سربازی از تبار سادات

جوانان باید در عرصه فضای مجازی جهادی وارد شوند.
  • خانه 
  • ورود 

صدای سکوت(بخش آخر، به قلم خودم)

04 تیر 1400 توسط سربازی از تبار سادات
صدای سکوت …منیژه که از پشت در صدای پدرش را می شنید هق هق کنان به داخل اتاق دوید ودر چوبی اتاقش را محکم به هم کوبید. فرنگیس که از حرفهای رضا ناراحت شده بود با عجله از جا بلند شد و به سمت ایوان حرکت کرد،دمپایی های قهوه ای رضا را پوشید و با عصبانیت… بیشتر »
 2 نظر

صدای سکوت(به قلم خودم.بخش پنجم)

01 تیر 1400 توسط سربازی از تبار سادات
روزی که فرنگیس به اعضای آن خانه اضافه شد،غم حمیده هزاربرابر شد. بی محبتی رضا به او ودخترانش آزارش می داد. اما فرنگیس در مدت زمان کوتاهی توانست با مهربانی جای خودش را دل حمیده ودخترانش باز کند. روزها به خوبی سپری شدند تا اینکه فرنگیس متوجه بارداری خود… بیشتر »
 6 نظر

صدای سکوت به قلم خودم (بخش چهارم)

30 خرداد 1400 توسط سربازی از تبار سادات
کنار حوض‌ فیروزه‌ای رنگ نشست تا نفسی تازه کند که صدای در رشته افکارش را پاره کرد. تن رنجورش را به آرامی بلند کرد و به سمت در آهنی بزرگ قرمز رنگ حیاط حرکت کرد. چشمش که به رضا و وسایل جدید خانه افتاد دنیا برایش تیره و تار شد،چند قدمی به عقب برگشت. دلش… بیشتر »
 2 نظر

صدای سکوت(بخش سوم)

24 خرداد 1400 توسط سربازی از تبار سادات
نیش و کنایه‌های همسایه‌ها طاقت او را طاق کرده بود. پناهگاه روزهای تنهایی حمیده همان انباری دودرسه ی گوشه ی حیاط بود که اوایل ازدواج با رضا آن را ساخته بود. تمام خوشی هایش در آن انباری محبوس شده بود. روبروی آینه ی غبار گرفته ی انباری ایستاد و با انگشتان… بیشتر »
 3 نظر
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

جستجو

وبلاگ های من

  • سربازی از تبار سادات

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • اخبار
  • بصیرتی
  • حدیث وروایت وسخن بزرگان
  • حکایات
  • داستان
  • دست نوشته
  • شهدا
  • عمومی
  • مناسبتی
  • کتاب

رتبه