دشمن قسم خورده2
علت دشمنی
علت دشمنی شیطان با انسان نیز به داستان خلقت آدم بر میگردد. در گفتوگویی که بین او و خداوند در این داستان ذکر شده است، ابلیس مطلبی را بیان میکند که شاید بتوان از آن به علت رفتار خصمانهاش با انسان پی برد.
خداوند بعد از آن که آدم ابوالبشر را آفرید، به همه فرشتگان دستور داد تا بر این مخلوق جدید؛ سجده کنند. همه سجده کردند جز ابلیس! وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلیسَ أَبى وَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرین؛ سرپیچی ابلیس از فرمان خداوند از همان هنگام آغاز شد، او بر این مخلوق خدا سجده نکرد. خداوند علت این نافرمانی را تکبّری میداند که در ابلیس وجود داشت، أَبى وَ اسْتَکْبَرَ؛ او خودش را برتر از انسان میدید، لذا وقتی که از او سؤال شد چرا بر انسان سجده نکردی گفت: من از او بهترم، مرا از آتش آفریدى و او را از گِل! قالَ ما مَنَعَکَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طین ابلیس با این استدلال دچار خود بزرگبینی شد و در برابر دستور خداوند عصیان نمود.
بعد از این واقعه بود که ابلیس از درگاه خداوند رانده شد و مورد لعن خداوند قرار گرفت، قَالَ فَاخْرُجْ مِنهْا فَإِنَّکَ رَجِیم شیطانی که چند هزار سال در درگاه خداوند با فرشتگان زندگی میکرد به یکباره از آن آستان قرب، سقوط کرد، امّا باز هم توبه نکرد و کینه آدم و فرزندان آدم را به دل گرفت و از خداوند مهلت خواست تا بتواند همه جنس بشر را از راه اطاعت خداوند خارج کند. قَالَ رَبّ فَأَنظِرْنىِ إِلىَ یَوْمِ یُبْعَثُون؛ سپس گفت: قَالَ رَبّ بمِا أَغْوَیْتَنىِ لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فىِ الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنهَّمْ أَجْمَعِین؛ پروردگارا! به سبب آنکه مرا از راه بیرون کردى (از رحمت خود راندى) البته من هم در زمین براى ایشان (فرزندان آدم) گناهان را آراسته گردانم، و همه آنان را گمراه میکنم.
بله! ابلیس با سجده نکردن بر مخلوق خداوند، خود را از بارگاه قدس الهی رانده شده دید و با در دل گرفتن کینه انسان و تلاش و سعی فراوان در جهت گمراه کردن بندگان خداوند، در باتلاق نافرمانی خداوند فرو رفت.
شیطان دشمن بیرونی و قسم خوردهای است که تا آخرین لحظات زندگی، دست ازگریبان انسان بر نمیدارد و در عین حال از آشکار و نهان ما و از تمام کردارها و اندیشههای ما، آگاه است.