دشمن قسم خورده
دشمن قسم خورده
شیطان دشمن قسم خورده انسان همواره می کوشد تا او را اسیر خود کند و به عبودیت و بردگی بکشد، البته بعضی خیال میکنند شیطان همان هوای نفس است، در صورتی که از دیدگاه قرآن کریم شیطان موجودی مستقل از انسان و جنّ است و خداوند آن را از آتش آفرید.
شیطان دشمن دیرینه انسان و خدا است، او با تکبر و حسدی که نسبت به انسان ها دارد سعی می کند که انسان ها را از راه راست منحرف کند.
داستان شیطان و کینه توزی بی پایان او با یکایک انسان ها، امری قطعی و یقینی است که بارها و بارها از سوی شایسته ترین فرزندان آدم و بالاتر از آنان، از جانب خدای مهربان و خالق شیطان و انسان، یادآوری و گوشزد شده است.
دشمن آشکاری که ابایی از دشمنی با آدمیزاد ندارد و رسما عناد خود را اعلام کرده است. و در این میان خدا به انسان دستور داده که از او تبعیت نکنید. وَ لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ؛ از گام های شیطان، پیروی نکنید، که او دشمن آشکار شما است.
و در جای دیگر خود شیطان، به عزت خداوند قسم یاد کرده که همه ی بندگان خدا جز عده ای اندک که به آنها دسترسی ندارد را گمراه می کند و از چند جهت به انسان حمله ور می شود: لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ و َعَنْ أَیْمَانِهِمْ و َعَنْ شَمَائِلِهِمْ و َلَا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ؛ از پیش رو و از پشت سر و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغ آنها می روم و اکثر آنها را شکرگزار نخواهی یافت.
در توضیح جهات چهار گانه امام باقر (ع) می فرماید: منظور از آمدن شیطان به سراغ انسان از پیش رو این است که آخرت و جهانى را که در پیش دارد در نظر او سبک و ساده جلوه مى دهد، و منظور از پشت سر این است که آنها را به گرد آورى اموال و تجمع ثروت و بخل از پرداخت حقوق واجب به خاطر فرزندان و وارثان دعوت مى کند، و منظور از طرف راست این است که امور معنوى را به وسیله شبهات و ایجاد شک و تردید، ضایع مى سازد، و منظور از طرف چپ این است که لذات مادى و شهوات را در نظر آنها جلوه مى دهد.
قرآن کریم در آیات فراوانی به دشمنی شیطان با انسان اشاره می کند، به چند آیه اشاره می کنیم:
۱. اتمام حجت خدا به انسان ها، درباره دشمنى شیطان و لزوم پرهیز از اطاعت وى: أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنِی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ. (خطاب آید) ای آدم زادگان، آیا به شما سفارش ننمودم که شیطان را نپرستید، زیرا روشن است که او دشمن بزرگ شماست؟!
۲. دشمنى شیطان با انسان، فلسفه نهى شدن آدمى از پیروى او: وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ؛ ای اهل ایمان، همه متّفقا در مقام تسلیم خدا در آیید و از وساوس شیطان پیروی مکنید که او همانا شما را دشمنی آشکار است.
۳. بازداشتن انسان ها از نعمت هاى حلال، نمودى از دشمنى شیطان با آنان: یا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلالًا طَیِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ؛ ای مردم، از آنچه در زمین است حلال و پاکیزه را تناول کنید و پیروی نکنید و ساوس شیطان را، محققا شیطان از برای شما دشمنی آشکار است.
۴. دشمنى شیطان با انسان ها، عامل تلاش وى براى فتنه انگیزى و افساد میان آنان وَقُل لِّعِبَادِی یَقُولُواْ الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلإِنْسَانِ عَدُوًّا مُّبِینًا؛ و به بندگانم بگو آنچه را که بهتر است بگویند که شیطان میانشان را به هم مى زند زیرا شیطان همواره براى انسان دشمنى آشکار است.