سربازی از تبار سادات

جوانان باید در عرصه فضای مجازی جهادی وارد شوند.
  • خانه 
  • ورود 

داغی که هیچوقت سرد نمی شود(به قلم خودم)

19 مهر 1400 توسط سربازی از تبار سادات

#به_قلم_خودم

چقدر این عکس حرف دارد..

خواستم قلم بردارم و زخم دلهای همسران شهدا را به تصویر بکشم،اما قلم عاجز است از به تصویر کشیدن دردهایی که هیچ وقت و هیچ کجا گفته نشد.

حتی تصور اینکه عاشقانه کسی را دوست داشته باشی و با دستان خودت بند پوتینش را ببندی و راهی جاده ای کنی که می دانی برگشتی ندارد ،برای ما قابل هضم نیست.

چگونه اشک های شبانه و مخفیانه همسران شهدا را به تصویر بکشم ؟یا چطور ارزوهای به بار ننشته ی مادران شهدا برای فرزندانشان را به قلم بیاورم که حقشان ادا شود؟

مگر می شود تمام دلتنگی های یک دختر 5 ساله را در یک صفحه کاغذ به زبان اورد؟

نگاه های منتظر و چشم های اشک آلود پدران شهدا را چگونه به تصویر بکشم که مدیونشان نباشم؟

بغضم گلویم را می فشارد.دستام تاب نوشتن ندارند.چشمهایم خیس اشک می شوند و قطرات اشک صفحات دست نوشته هایم را مات می کند و دیگر توان حرف زدن نیست…

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 1 نظر

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

کلیدواژه ها: به قلم خودم داغ دست نوشته شهدا. شهید

موضوعات: دست نوشته, شهدا لینک ثابت

نظر از: ... [عضو]
...
5 stars

سلام
خدا هجران ها را به وصل ختم کند.
اللهم عجل لولیک الفرج

1400/07/19 @ 23:37


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

جستجو

وبلاگ های من

  • سربازی از تبار سادات

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • اخبار
  • بصیرتی
  • حدیث وروایت وسخن بزرگان
  • حکایات
  • داستان
  • دست نوشته
  • شهدا
  • عمومی
  • مناسبتی
  • کتاب

رتبه