سربازی از تبار سادات

جوانان باید در عرصه فضای مجازی جهادی وارد شوند.
  • خانه 
  • ورود 

تجدید عهد(به قلم خودم)

26 مهر 1400 توسط سربازی از تبار سادات

 

#به قلم_خودم

دستگیره در را به ارامی به سمت پایین حرکت داد.در اتاق را بازکرد و به سمت کمد دیواری چوبی اتاق حرکت کرد.

کشوی کمد دیواری سفید اتاق سه در چهار را باز کرد. اولین چیزی که توجهش را جلب کرد چادر نمازسفیدبا گلهای صورتی بود که عطر خوش آن در فضا می پیچید. جانماز ترمه ی سرمه ای یادگار مادر را بیرون اورد.ارام ارام گوشه های جانماز را صاف کرد و تسبیح نارنجی دانه درشت داخلش را کنار مهر کربلای داخل جانماز گذاشت.چادرنمازش را پوشید وموهای طلایی اش را به سمت راست صورت استخوانی اش صاف کرد.شال سفیدش را مرتب کرد و چشمان عسلی اش رابست و نفس عمیقی کشید.

سرش را به سجده گذاشت.انگار غم عالم بر دلش سنگینی می کرد.قطرات اشک ،همچون نگین بر روی جانمازش می درخشیدند.

دوباره با خدایش تجدید عهد کرد.

خدایا خودت گفتی هر کجا فهمیدی اشتباه کردی برگرد.

امروز برگشتم تا دوباره در اغوشت ارام بگیرم.

 

.

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

کلیدواژه ها: تجدید عهد خدا دست نوشته دلنوشته

موضوعات: دست نوشته لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

جستجو

وبلاگ های من

  • سربازی از تبار سادات

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • اخبار
  • بصیرتی
  • حدیث وروایت وسخن بزرگان
  • حکایات
  • داستان
  • دست نوشته
  • شهدا
  • عمومی
  • مناسبتی
  • کتاب

رتبه