سربازی از تبار سادات

جوانان باید در عرصه فضای مجازی جهادی وارد شوند.
  • خانه 
  • ورود 

لطفا آخرین نفر نباشید

08 آذر 1400 توسط سربازی از تبار سادات
زن جوانی در جاده رانندگی می کرد برف کنار جاده نشسته بود و هوا سرد بود. ناگهان لاستیک ماشین پنچر شد و زن ناچار شد از ماشین پیاده شود تا از رانندگان دیگر کمک بگیرد. حدود ﭼﻬﻞ ﻭ ﭘﻨﺞ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺍﻱ ﻣﻲ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﻮﺯ ﺳﺮﻣﺎ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ . ﺯﻥ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﺎﺩﻩ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﮐﻤﮏ… بیشتر »
 نظر دهید »

مهربانی(به قلم خودم)

28 شهریور 1400 توسط سربازی از تبار سادات
#به-قلم-خودم نیم ساعتی می شد که روی صندلی های اتوبوس بین شهری نشسته بود.مدام با دستمال یزدی اش عرق های روی پیشانی پر از چین و چروکش را پاک می کرد.حوصله اش داشت سر می رفت،عصای چوبی اش را را ارام ارام روی سنگ فرش های خیابان می زد و زیر لب شعری را زمزمه می… بیشتر »
 نظر دهید »

مادر

16 دی 1399 توسط سربازی از تبار سادات
#به_قلم_خودم همینطور که اروم دستاشو روی صورتم حرکت میداد پینه های دستش کاملا حس میشد.با اینکه دستاش زبر شده بودند برای من از پر قو نرم تر بودند.یک لحظه نوازش صورتم با دستاشو به یک دنیا راحتی وخوشی نمیدادم. انگار خجالت می کشیدم مستقیم به چشماش نگاه کنم… بیشتر »
 3 نظر

راستی تو برای مادرت چه کرده ای؟؟

15 دی 1399 توسط سربازی از تبار سادات
#به_قلم_خودم دم دمای صبح بود.سراسیمه از خواب بیدارشدم دست ورونشسته لباسهامو پوشیدم وکتاب هامو جمع وجور کردم.دستی به سر وصورتم کشیدم واروم در را باز کردم که بیدار نشه.همین که به دستگیره ی در اشاره کردم با صدای نحیفش وبی رمقش صدام کرد.مامان جان صبحانه… بیشتر »
 10 نظر
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

جستجو

وبلاگ های من

  • سربازی از تبار سادات

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • اخبار
  • بصیرتی
  • حدیث وروایت وسخن بزرگان
  • حکایات
  • داستان
  • دست نوشته
  • شهدا
  • عمومی
  • مناسبتی
  • کتاب

رتبه