ایا امام حسین شکست خورد؟
عروسی قاسم بن الحسن
شبهات محرم و پاسخ آن
امام حسین (ع)و یارانش،چرا چاه نکندند تا از آب آن استفاده کنند زیرا در این مناطق پس از حفر چهار تا پنج متر به آب می رسیم؟
پاسخ اجمالی:
موضوع تشنگی و عطش امام حسین(ع) و اصحابش در کربلا حقیقتی است که نه تنها مورخان(4)از آن یاد کرده اند بلکه امام زمان(عج)نیز در زیارت ناحیه مقدسه به آن اشاره نموده،می فرمایند:«فمنعوک الماء و وروده»«پس آب و ورود بر آن را بر تو ممنوع کردند».برای کسی که اندکی در منابع تاریخی و ادبی سیر کند،تردیدی باقی نمی ماند که یکی از ویژگی های واقعه عاشورا ،محدو.دیت آب برای اهل بیت (ع) بوده است.مدت زمان محاصره و قطع ارتباط با آب از روز هفتم محرم بوده است؛و در این فاصله امام حسین (ع)به طرق گوناگون آب مورد نیاز اردوی خویش را تامین می کرده است.بنابر روایت ابن اعثم و ابن شهر اشوب،امام حسین(ع) در جلوی خیمه چاهی حفر کرد که آب گوارایی داشت.ابن اعثم در این باره اظهار می دارد که:«چون عطش بر ایشان غالب گشت،حسین(ع) تبری بر گرفت و از سمت خیمه زنان ،نوزده گام به سوی قبله رفت،و زمین را کند .چشمه آبی ظاهر شد،آبی گوارا و شیرین.سپس به اصحابش دستو داد آب بخورند و مشک ها را پر کنند.»
حفر چاهی با آبی گوارا به دست مبارک امام با توجه به مقام امامت آن حضرت امری طبیعی بود؛زیرا بنابر روایاتی،مردم آن عصر بین آن حضرت و گوارایی و برکت آب، ارتباطی معنادار قائل بودند.بنابر روایت ابن عساکر،امام حسین(ع)هنگامی که از مدینه به مکه می رفتند با عبدا… بن مطیع برخورد کردند که در حال حفر چاهی بود.ابن مطیع به امام عرض کرد:«این چاه را من به آب رساندم و امروز ابتدای آب دهی آن است که با دلو خارج می شود پس ای کاش برای ما در آن برکت می خواستی».امام فرمودند:«از آب آن بیاور»وی نیز چنین کرد آن حضرت آشامید و مضمضه نمود سپس آب را به چاه برگرداند.پس آب چاه گوارا و زیاد شد.
نتیجه اینکه: امام حسین (ع)وقتی که مشاهده کرد که دشمن بین او و آب حائل شده است آب مورد نیاز اردوی خود را از طریق حفر چاه تامین نمود. و این مطلب از گزارشی که برای عبیدا… بن زیاد فرستاده اند به خوبی معلوم می شود.او طی نامه ای به عمرسعد می نویسد:«اما بعد به من چنان رسانیده اند که حسین و یاران او چاه کنده و آب بر می دارند،لذا آنان را هیچ فروماندگی نیست.چون بر مضمون نامه وقوف یابی باید حسین و یاران او را از کندن چاه منع کنی و نگذاری که به آب دست یابند.»
برای ما به درستی معلوم نیست که سرنوشت چاه چه شده است.اما با توجه به اینکه امام حسین (ع)سی تن از سواران و بیست تن از پیادگان سپاه خود را به فرماندهی حضرت عباس (ع)جهت آوردن آب به سوی فرات فرستاده و آن ها را با درگیری با محافظان شریعه فرات موفق شدند بیست مشک آب برای امام و یارانش بیاورند می توان به این نتایج رسید:
1)امکان استفاده از چاه (حفر شده توسط امام)وجود نداشته و الا معنا نداشت که امام یاران خود را برای به دست آوردن تنها بیست مشک آب به سوی فرات بفرستد.
2)از اینکه پنجاه تن از یاران امام به سمت فرات حمله می کنند و حتی با لشگر دشمن درگیر می شوند،اما اقدام به کندن چاه نمی کنند می توان استفاده نمود که امکان حفر مجدد چاه هم وجود نداشته،زیرا اگر چنین امکانی وجود داشت یاران امام به جای درگیر شدن با لشگر دشمن در شریعه فرات،برای حفر چاه با آنان درگیر می شدند.
3)با رسیدن نامه عبیدا… مبنی بر منع امام حسین از حفر چاه آنان با حساسیت ویژه ای این عمل را به هر قیمت ممکن دنبال می کردند تا آنجا که اصحاب امام به شریعه فرات دست یافته آب بر می دارند اما دیگر سخنی از حفر چاه در تاریخ به عمل نمی آید.
4)آن گونه هم که برای شما نقل شده (که با کندن 3 یا 4 متر در کربلا می توان به آب رسید)نیست.زیرا امام و یارانش در شب عاشورا خندق بزرگ و عمیقی را در اطراف خیمه ها حفر کردند(8)تا به هنگام جنگ،دشمن نتواند از پشت سر به آن ها حمله کند.اگر این گونه بود که برای شما نقل شده باید این خندق مالامال از آب می شد.(جالب است بدانید یکی از شبکه های ماهواره ای در برنامه خود می گفت:در کربلا با کندن زمین به اندازه دو متر، به آب می رسیم.اما پس از آن که با اشکالات متعدد و مستند مثل نشان دادن تصویر سرداب محل دفن حضرت عباس (ع)و این که:اگر قرار بود با دو متر کندن زمین به آب رسید هیچ کس در کربلا نمی توانست خانه بسازد زیرا تمام خانه ها نشست می کرد تا چه رسد به خانه های چند طبقه و هتل های بزرگ که نیاز به پی ریزی دارند و … در برنامه امسال خود،کمی متراژ را بالاتر برده و می گفت:با کندن چهار متر!)
غم رقیه
#به قلم خودم
سلام
من اومدم
چقدر دلم برای حرفهای خودمانی تنگ شده بود.
چقدر دلم برای دلنوشته های شما تنگ شده بود.
صدای اذان تمام فضای خانه را پرکرده بود.طبق معمول در اشپزخانه مشغول گردگیری و اشپزی بودم که با صدای فاطمه کوچولو به خودم اومدم.
مامان مامان؟؟ رقیه از من کوچکتر بود؟عروسک هم داشت ؟تو که این همه برام اسباب بازی برام خریدی مامان بابای رقیه هم براش خریدن؟سوال پشت سوال.
اصلا امان نمی داد حرف بزنم.
وقتی گفت رقیه باباشو چندتا دوست داشت ،پاهام سست شد .روی زمین نشستم و محکم بغلش کردم.قطرات اشک روی صورتم جاری شد.
با حیرت به من نگاه می کرد .نمیدانستم غم بی پدری رقیه سه ساله را چطور براش بیان کنم؟
تنها حرفی که بهش زدم این بود که تمام دخترا باباهاشونو اندازه تمام دنیا دوست دارند.باباها هم دوست دارند دختراشون کارای خوب بکنند تا اونا خوشحال بشن.
پس تو هم پاشو برو موهاتو شونه کن .اتاقتو مرتب کن تا بابا بیاد خوشحال بشه.
وقتی از بغلم بلند شد که بره .دستمو محکم گرفت و بوسید.
دستاش خیلی لاغر و نحیف بود…
الهی بشکند دستی که بر رقیه سیلی زد…
دوست داشتم تمام ماجرا را بنویسم اما انگار قلم هم یارای نوشتن غم رقیه نیست……………
یا حسین
علت اصلی دشمنی ها
علت اصلی دشمنیها با عزاداری، ترس از آثار وحدت قلوب میباشد
سیدالشهداء، امام حسین علیه السلام:
امام حسین علیه السلام، همان “محبوب واحد” قلوب شیعیان، مسلمانان و تمامی آزادهها، آزادیخواهان و مخالفین با جهل، استکبار و ظلم میباشند.
به داخل مملکت که نگاه کنیم، دهها میلیون عاشق دارد، اهل سنت نیز او را دوست دارند و حتی مسیحیان بسیاری داریم که نه تنها احترام، بلکه محبت ویژهای نسبت به ایشان و حضرات ابوالفضل و زینب کبری و سایر خاندان علیهم السلام دارند. به خارج از کشور که نگاه کنیم، حدود نیم میلیارد شیعه به او عشق میورزند و نزدیک به یک میلیارد مسلمان غیر شعیه نیز به او محبت خاصی دارند.
از اینرو، قلوبی که هر کدام صدها و هزاران محبوب دارند و شوق وصال آنها (رسیدن به اهداف گوناگون) و یا خوف نرسیدن به آنها و فراق (شکستها، از دست دادنها، عدم موفقیتها و …) تمام ذهن و قلب آنها را به خود متوجه کرده است، با آغاز دهه محرم، به یک “محبوب” توجه میکنند و نظرات و توجهات، کم یا زیاد، همه به یک سو معطوف میگردد.
این همان “اعتصام جمعی “بِحَبلُ الله” و ” عُروةُ الوُثقی” الهی میباشد؛ این همان جمع شدن در « سَفینةُ النّجاة = کشتی نجات» در طوفان بلایای مُهلک و نیز حرکت در مسیر روشن به نور « مِصباحُ الهداة » میباشد.
علت اصلی دشمنیها:
بیتردید دشمنان اسلام و مسلمین، نه دلشان برای عزادار شدن ما سوخته است و نه ناراحت و نگران مویهها و گریهها و مصیبتهای وارده در گذشته و حال به ما میباشند؛ چنان که تمامی سرزمینهایمان را کربلا و تمامی روزگارمان را عاشورا کردهاند!
بنابر این، هیچ نگرانی و دغدغهای ندارند که مسلمانان و از جمله شیعیان جهان، در ایام یا روز خاصی، همه در هر کجا که هستند [ایران، عراق، پاکستان، لبنان، یمن، بحرین، افغانستان، کویت، عربستان، هندوستان، ترکیه، مالزی، حتی فیلیپین یا کشورهای اروپایی و ایالات امریکایی]، سیاه بپوشند و برای فاجعهی تلخی که آن نیز پیش از سیرده قرن پیش رخ داده، عزاداری و گریه کنند!
دغدغهی دشمنان این است که: اولاً این “محبوب واحد” و “محبت واحد"، سبب “وحدت قلوب” شده است، ثانیاً این این محبت و مودت، زنده و پویاست و ثالثاً، رنگ و بوی مبارزه با جهل، ظلم و استکبار دارد و سبب تأسی امتی بزرگ به ایشان در رویایی “تمام حق” با “تمام باطل” میگردد؛ و این برای آنان خطر بزرگی محسوب میشود.
چرا اینقدر گریه های ما مهم شده؟
فرهنگ و روح شهادت طلبی:
این هدفگذاری و خط را امام حسین علیه السلام دادند، آنگاه که فرمودند:
« ألاتَرَوْنَ إلی الحَقِّ لا یعْمَلُ به، و إلی الباطِلِ لا یتَناهی عنه لِیرْغَبَ المُؤمِنُ فی لِقاءِ رَبِّهِ حَقَّاً حَقّاً »
ترجمه: آیا نمیبینید به حق عمل و از باطل جلوگیری نمیشود. در چنین شرایطی بر مؤمن لازم است که حقیقتاً به دیدار پروردگارش راغب باشد.
پس دشمنان از پویایی این فرهنگ و این خط میترسند؛ از اتحاد قلبی مردمان بر “محبوب مشترکی” چون سیدالشهداء علیه السلام میترسند؛ از ذکر مصیبت که برملا کنندهی خوی حیوانی دشمنان است میترسند، بالتبع از عزاداری و گریههای عاشقان اباعبدالله الحسین علیه السلام میترسند؛ لذا فرمود:
« أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ لَا یَذْكُرُنِی مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَرَ »
من كشته اشك می باشم، هیچ مؤمنى یاد آور من نمى شود مگر اینكه گریان (و اشك از چشمانش جاری) خواهد شد.
تلنگر
اگر در کربلا اب نبود چطور غسل شهادت انجام دادند؟
ماجرای غسل شهادت در شب عاشورا
* گفته شده امام حسین علیهالسلام و یارانشان در شب عاشورا غسل شهادت کردند. وقتی آب نبود و اهل حرم تشنهبودند، چطور این اتفاق افتاده؟!
گفته میشود در روز هفتم محرم دشمن به فرمان عبیدالله بن زیاد آب را روی اهل بیت امام حسین علیهالسلام بست ولی از هفتم محرم به بعد تا شب عاشورا در یکی از این شبها اباعبدالله علیهالسلام، حضرت عباس علیهالسلام را همراه 20 نفر که مشک در دست داشتند و 30 نفر که از آنها حفاظت میکردند، به فرات فرستادند و آنها توانستند همراه خود آب بیاورند اما در اینکه در روز عاشورا همه آن بزرگواران تشنه بودند و هیچ ذخیره آبی نداشتند شکی نیست. مسلماً امام حسین علیهالسلام به عنوان امام بر حق مسلمانان این مسئله را بهتر میدانستند که اگر آب بهقدری کم باشد که انسان بین تشنه ماندن، وضو گرفتن یا غسل کردن بماند، باید وضو و غسل را رها کند و بدل از آن تیمم کند و آب را برای شرب نگهدارد. چهبسا آبی که در اختیار بوده، قابل شرب نبوده.
در بعضی از نقلها داریم حتی حضرت دستور دادند چاهی را حفر کردند و به آب هم رسیدند اما از ظاهر قضایا برمیآید که آن آب قابل شرب نبوده. یعنی با آن میشد غسل کنند و وضو بگیرند ولی نمیشد آن را بیاشامند. هرچند نقلی هم داریم که دشمن آن چاه را هم با حملهای پر کرد و نگذاشت از آن استفاده کنند.