«همه حرف ها را نمی شود نوشت»
«همه حرف ها را نمی شود نوشت» توسط انتشارات نوج با حمایت کمیته تدوین و انتشارات کنگره شهدای مازندران در مهر ماه ۱۳۹۰ چاپ و روانه بازار شد.
پدیدآورنده این اثر «کیومرث باغستانی» از شاعران و نویسندگان توانمند استان مازندران است.
باغستانی در این اثر نو، مجموعه ای از نامه های عاشقانه، زیبا و بیادماندنی شهدا ها را گردآوری کرده که خواندن هر یک از این نامه ها، دل های پرمحبت هر مخاطبی را مملو از عشق و احساس می کند.
گاهی آدمی در شریطی قرار می گیرد که نمی تواند همه ی حرف هایش را بزند یا آنچه در دلش می گذرد بیان کند، حتی در نوشته هایش؛ اما اگر خوب به بند بند کلماتی که بیان می کند یا می نگارد دقیق شویم ردپای مکنونات قلبی اش را به وضوح در حرف ها و نوشته هایش در می یابیم.
«… برای خداحافظی، به خانه شما رفتم و با مادرت و مرمی نیز خداحافظی کردم. وقتی سراغ شما را گرفتم، گفت: «رفتن صحرا» کمی ناراحت شدم از این که ندیدمت! ولی می دانم که دست خودت نبود. می بخشی، به هر حال دوستت دارم…» (گزیده ای از متن نامه ی یکی از رزمندگان به نامزدش در زمان جنگ).
در زمان جنگ ممکن بود نامه ای که یک رزمنده برای همسرش ارسال می کرد، به دست هر کس دیگری می افتاد و خوانده می شد. برای همین شرم می کردند و همه ی حرف های قلبی خود را در متن نامه نمی نوشتند یا به اندک آن، کفایت می کردند و معشوق خود حدیث مفصل می خواند از این مجمل:
«… درود و سلام خدا و همسر حقیر و عاشقت. از میان دود و باروت سرزمین گرم خوزستان، بر تو فرشته ی عزیزم! خیلی خیلی دوستت دارم. نامه ی پر از معنویت شما به دستم رسید. بسیار شاد شدم. اول خواستم پاره اش کنم، چون اصلاً شما را فراموش کرده بودم و نمی خواستم هوای شما را بکنم. خلاصه دل به خدا دادم و نامه را باز کردم…» (گزیده ای از متن نامه ی یکی از رزمندگان به همسرش در زمان جنگ، بر گرفته از کتاب همه حرف ها را نمی شود نوشت).
این کتاب در برگیرنده ی نامه هایی است که تا کنون از آنها در هیچ جا پرده برداری نشد و نمای دیگری از روابط و عواطف انسانی آدم های جنگ را در طول هشت سال دفاع مقدس نشان می دهد.