علی گونه زندگی کنیم
#به_قلم_خودم
#دلنوشته
علی وار زندگی کنیم.
سلام اقای خوبم
امشب دست بر قلم زدم تا زخم های دلم را بر روی کاغذ بیاورم واز شما طلب مرهم نمایم.
ما سادات دلخوشیم به اینکه مادرمان زهراست وپدرمان علی.
تسکین دردهایمان،حرف زدن با شماست.
آرامش روح وروانمان در طوفان مشکلات زندگی،چنگ زدن به دامان شما اهل بیت است.
اما گاهی اوقات کم آوریم.طاقتمان طاق
می شود.حرفهای اطرافیان بر روی دوشمان سنگینی می کندوتوان هضم مشکلات را نداریم.
مولاجان هر چه از شما خواندم ونوشتم تمامش عدل بود ومحبت وانسانیت.
اما اقاجان دلگیرم از شیعیانت.
از اینکه چشم دیدن خوشبختیمان را ندارند ونمی گذارند خوشی هایمان ادامه دار باشند.طعم خوشی را در کاممان تلخ می کنند.
با سخنان نسجنیدیشان داغی بر دلمان می گذارند که هیچ مرهمی نداشته باشد.
اقا مگر این مردمان شیعیان شما نیستند؟مگر اینها را محب علی نمی نامند؟
به کرسی قضاوت کذایی خودشان می نشینند ،حکم امضا میکنندوانسان را به گناه نکرده اش اعدام می کنند.
این است مرام علی؟
مولاجانم
دلخونم از دست دینداران متظاهر
همان هایی که این روز ها تمام ظاهر زندگیشان جلوه ی علی گونه دارد.
کلماتی بر زبان می اورند که چنان گدازه های های اتش ،پوست واستخوانت را باهم
می سوزاند.
به تقاص کدامین گناه نکرده،اینگونه مجازاتت می کنند؟
شما که خلاصه ای از عدل انصافید،دست پدرانه ای بر سر ما بکشید تا نوازش دستهایتان مرهمی باشد بر زخمهای دلمان.
مهربانم
در قنوت نمازهایتان برایمان اللهم اجعل عواقب امور خیرا برایمان بخوانید.