تسلط بر اعصاب
برای اینکه بتوانید بر اعصاب خود تسلط پیدا کنید، به نکات اساسی زیر توجه کنید:
1- نگاه معنوی به بردباری و فروخوردن خشم
یادمان باشد که یکی از اولین گام های موفقیت در زندگی مشترک، مشخص کردن هدف زندگی بود. در آنجا گفتیم که اگر هدفمان در زندگی خدا باشد، از هر چیزی که ما را به خدا می رساند، استقبال می کنیم. یکی از عوامل بسیار مؤثر برای رسیدن به هدف آفرینش، بردباری و فروخوردن خشم است. با این نگاه، ایجاد زمینه خشم برای انسان فرصتی برای رشد و حتی نشانه محبت خدا به ماست که چنین فرصت رشدی را برای ما فراهم کرده است. چقدر انگیزه بخش است، اگر بدانیم خداوند کسانی را که خشم خود را فرو می خورند، دوست دارد. اگر فراموش نکنیم تا چه اندازه با کارهای زشتمان خداوند را به خشم آوردیم، اما او حلم ورزید و ما را بخشید، انگیزه بیشتری برای مبارزه با خشم می یابیم. پیش از این تأکید کردیم که در مسیر یک زندگی موفق تا چه اندازه نیازمند به چشیدن طعم معنویت هستیم. خداوند با فرو خوردن خشم، ایمانی به انسان عطا می کند که طعم آن را در کام دل احساس خواهد کرد. درست است که مبارزه با خشم به ویژه در ابتدا کار آسانی نیست، اما اگر بدانیم خداوند در برابر آن، اجر شهید را به انسان می دهد؛ دیگر به راحتی از کنار این پاداش نخواهیم گذشت.
2- فراموش نکردن معاد
کسی که در اندیشه معاد نباشد، نمی تواند به راحتی در مقابل خشم خود بایستد. همه ما اگر اندکی درباره آخرت و آنچه بنا است بر سر گنهکاران بیاید فکر کنیم، آرام و قرار از کفمان خواهد رفت. آن وقت است که اندکی اعتقاد به روز قیامت، ما را به تکاپو می اندازد تا به دنبال راهی برای رهایی از غضب الهی در آن روز باشیم. وقتی عصبانی می شویم، یادمان باشد که خداوند در روز قیامت، دل فروخورنده خشم را از امنیت و ایمان پر کرده، حسابرسی اعمالش را آسان نموده و او را عذاب نخواهد کرد.
3- نتایج دنیایی فرو خوردن خشم
یکی از پاداش های فرو خوردن خشم، پوشاندن عیب ها است. خوش اخلاقی به اندازه ای نزد خدا محبوب است که رحمت خود را در این دنیا از مشرک خوش اخلاق نیز منع نمی کند.
4- تفکر درباره زشتی خشم
اگر بدانیم خشم:
ویران گر خانه ها است؛
ایمان را از بین می برد؛
عمر انسان را کوتاه می کند؛
انسان را از آدمیت بیرون کرده و در شمار چهارپایان درمی آورد؛
دام شیطان بر انحراف انسان از مسیر آفرینش او است؛
برخی از اوصاف زشت ما که خدا آن را پوشانده، آشکار می کند؛
و کلید همه بدی ها است. کینه، حسد، سرزنش، تحقیر، حرف زشت، بی احترامی، تمسخر، کتک زدن، قتل، زیر پاگذاشتن حق دیگران و بسیاری از بدی های دیگر در زمینِ خشم می روید.
اگر بدانیم:
با ابراز عصبانیت کینه های گذشته را زنده می کنیم؛
عقوبت عصبانیت ابتدا به خود شخص می رسد؛
اگر به خشم میدان دهیم، حد ایستا ندارد، ما را تا سرحد هلاکت هم می برد؛
با وجود دانستن همه این ها آیا باز هم به خشم خود میدان خواهیم داد؟ آیا درباره مدیریت خشم خود، تأملی دوباره نخواهیم کرد؟
5- استفاده از حس قدرت طلبی
انسان قدرت طلب است. قدرت طلبی اگر در مسیر اصلی خود قرار بگیرد، بسیار مطلوب است. بسیاری از انسان ها فکر می کنند که قدرتمند بودن در غلبه بر دیگران یا بلند کردن وزنه های سنگین است؛ در حالی که قدرتمند واقعی کسی است که بتواند بر خود غلبه کند. یکی از دشمنان اصلی انسان خشم او است. پهلوان واقعی کسی است که در مقابل غضب خویش پیروز شود.
6- در عصبانیت صبر کنیم و تصمیم نگیریم
قبل از هر چیز بدانید عصبانیت نوعی از جنون است. هر تصمیمی که در حالت جنون گرفته شود، پایانی جز پشیمانی ندارد. کسی که از تصمیم های زمان عصبانیت خود پشیمان نمی شود، از نظر روانی انسان سالمی نیست. قبل از هر تصمیمی که ناشی از عصبانیت است، کمی صبر کنیم. به هنگام عصبانیت، این شیطان است که به جای ما تصمیم می گیرد. عقل در هنگام خشم، کارآیی لازم را ندارد و به همین دلیل هم نمی توان تصمیم صحیح گرفت. بسیاری از تصمیم هایی که در هنگام عصبانیت گرفته می شود، برای فرو نشاندن خشم است. برخی از التیام ها با زیر پاگذاشتن حق یا آلوده شدن به گناهی شکل می گیرد. نتیجه این تصمیم ها علاوه بر پشیمانی، خواری و ذلت در این دنیاوعذاب الهی در آخرت است. آتش عصبانیت به همان زودی که ایجاد می شود، فرو می نشیند. به نظر می رسد که غلبه بر عصبانیت دشوار است، اما با اندکی صبر پی خواهیم برد که این چنین نیست.
اگرچه در هنگام خشم، عقل کارآیی لازم را ندارد؛ اما حلم ورزیدن موجب می شود، عقل در جایگاه حقیقی خود قرار بگیرد. آن وقت است که تصمیم ها عاقلانه و به جا گرفته می شود.