ادامه متن بالا
ادامه پاسخ بالا ??????
اینک شرح مطلب: در پاسخ ایراد فوق نظر شما را به چند مطلب که تحت عناوین زیر شرح داده میشود جلب میکنیم:
آیا «تحقیق» کنیم یا «تقلید»؟
آیا همه دانشمندان طبیعی خدانشناسند؟
معرفی ناقص و تفسیرهای غلط درباره دین!
مقیاس علوم طبیعی را در همه جا نمیتوان به کار برد.
انتقام از پاپ و کلیسا!
طبیعت از نظر مادیها چیست و چه صفاتی دارد؟
غرور علمی!
1. آیا «تحقیق» کنیم یا «تقلید»؟
بدیهی است اگر ما موضوعی را با استدلالات قطعی عقلی تشخیص دهیم، به طوری که جای هیچ گونه تردیدی در آن باقی نماند، مخالفت این و آن نمیتواند ما را از قبول آنچه با مطالعه و تحقیق کافی دریافته ایم باز دارد؛ و الا تقلید کورکورانه از دیگران کرده و تشخیص قطعی و استقلال فکری خود را پایمال نموده ایم. آری اگر مخالفین ما افراد دانشمند و فهمیدهای باشند مخالفت آنها این وظیفه را شاید برای ما ایجاب کند که در مقدمات تشخیص خود تجدیدنظر کرده و با دقت و مطالعه بیشتری مجددا مطلب را دنبال کنیم، ولی اگر باز باتوجه به همه این جهات نقطهء ضعفی در مقدمات استدلال خود نیافتیم -بلکه راسختر شدیم- باید به دنبال همان تشخیص خود قدم برداریم؛ مخصوصا اگر ملاحظه کنیم که در این راه تنها نیستیم و اکثریت دانشمندان و فلاسفه با ما همراهند. در این صورت اطمینان پیدا میکنیم که مخالفین ما به عللی در اشتباه افتادهاند و باید برای کشف علل اشتباه آنها دست به مطالعه وسیعتری بزنیم. البته قبل از چنین مطالعهای اجمالا اشتباه آنها را میدانیم، فقط درک جزئیات و تفصیل آن منوط به مطالعه است … این روش تمام کسانی است که از خود استقلال عقلی و فکری دارند.
در بحث ما (یعنی «خداشناسی» از راه «طبیعت شناسی») مطلب عینا همین است؛ قدرت استدلال در این بحث به اندازه ای است که جای هیچگونه شک و تردیدی باقی نمیگذارد، تجدید نظر و تکرار مطالعه هربار ما را راسختر و مطمئنتر از پیش میسازد؛ اکثریت فلاسفه جهان و بیشتر علماء علوم طبیعی نیز در این راه باما موافقند، با این وضع تردیدی نیست که مخالفین ما در این مسأله به عللی به اشتباه رفتهاند. خوشبختانه ما این علل را کشف کردهایم و بهطور مشروح ضمن بحثهای آینده توضیح داده خواهد شد.