مراقب باشیم
نکات کاربردی تبلیغ
نکات کاربردی تبلیغ
نویسنده : حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی
?
1. با صراحت و محکم بگو، بلد نیستم، نمی دانم، آیاتی هست که می گوید نمی دانم: «سبحانک لا علم لنا…»
2. مخاطب را به نحو احسن بشناسیم و مطابق نیاز او صحبت کنیم.
3. کلاس داری، تبلیغ یا سخنرانی 20 دقیقه، حداکثر نیم ساعت باشد و الاّ مستمعین خسته می شوند.
4. کلیاتی را که همه قبول دارند نشانه نگیرید؛ مثلاً نگویید که سینما بد است، در این گونه موارد، جزئیات بد را بیان کنید، بگویید فیلم بد، بد است.
5. با فطرت جنگ نکنید و در برابر فطرت نایستید و با آن مخالفت نکنید.
6. در برخورد با دیگران بر محرّمات حساس نشوید و بر مکروهات هم حساسیت نشان ندهید. مثلاً نگویید: آقا! چرا نماز نخواندی؟ چرا فلان کار زشت را انجام دادی؟ بلکه اول از صفات خوب او شروع کنید.
7. چیزهایی که در ذهن مردم ارزش است، آن را ضد ارزش جلوه ندهید.
8. مطلب و محتوا به گونه ای باشد که عامه مردم بفهمند و خواص نیز بپسندند.
9. همیشه از راه مثبت بحث را پیش بگیریم، مثلاً بگوییم زندگی پس از مرگ.
10. در تبلیغ از قصه شروع کنید. مانند قرآن، مثل سوره یوسف. قصه را هم که می گویید، حرکات مناسب با قصه باشد، تُن صدا، آهنگ و لحن با آن قصه تطبیق بکند.
11. مواظب خنّاس ها در کلاس ها و سخنرانی ها باشید و مواظب باشید که به شما خط ندهند.
12. در مقابل انتقاد افراد چه کنیم؟ ببینیم چه کسی خبر آورده است؟ اگر قضیه ای که برای ما نقل کرده ثابت شد به مسئولان قضایی خبر دهیم و اگر ثابت نشد اعتنا نکنیم.
13. آفت ها و آسیب های مسیر را بشناسید و بشناسانید تا موانع کار برطرف شود.
14. اسلام را از مسلمان ها جدا کنید: «الاسلام شی ء و المسلم شی ء آخر»، حساب خرافات را از حق جدا کنیم.
15. آنچه که در تبلیغ نقل می کنید عقلی و قطعی باشد و یا نقل قطعی باشد؛ مثل قرآن یا روایات قطعی.
16. از عرفا چیزی نقل نکنید؛ چون مستند به آیات و روایات نیست و آنها هر چه بگویند شاید برای خودشان حجت باشد ولی برای دیگران نمی تواند حجت باشد.
17. روی اخلاقیات تکیه کنید که مستند به آیات و روایات است.
18. بر خواب تکیه نکنید و در سخنرانی خواب را بیان نکنید.
19. دین تان، سخنرانی و تبلیغ تان را از قرآن بگیرید و سپس از روایات قطعی.
20. اگر خط تان خوب نبود از آن استفاده نکنید، بلکه فقط روی خطابه و کلمات توجه کنید.
21. تبلیغ بر چند نوع است:
الف) تبلیغ سمعی: نوار؛ اوصیکم و من بلغه کلامی.
ب) تبلیغ بصری: کاریکاتور، نقاشی.
ج) تبلیغ عملی: کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم، صلوا کما رأیتمونی اصلی.
د) تبلیغ معنوی: خذ اربعة من الطیر مانند آهن داغ کردن حضرت امیر برای عقیل برادر خودش.
22. سراغ کارهای پر سر و صدا نروید چون: الف) مشک پر، سرو صدا ندارد، مشک نیمه خالی سر و صدا دارد.
ب) پول اسکناس سروصدا ندارد، پول خُرد سروصدا دارد.
23. مبلّغ باید قالب ساز باشد نه قالب پذیر.
24. مبلّغ در مقابل سیاسی باید سیاسی باشد و همچنین در مقابل افراد دیگر مثل خودشان رفتار کند.
25. کتاب های مهم و بزرگ را خلاصه و بیان کنید.
26. توجه کنید که در تبلیغ از چه طریقی وارد شوید: «هو الذی یصلی علیکم و ملائکته…» یعنی از طریق شادی وارد شوید.
27. هنگام تبلیغ انگشتر و… نداشته باشید و همچنین قیافه تان درست باشد تا اصل تمرکز یعنی حواص مخاطب پرت نشود.
28. برای تازه نگه داشتن روحیه و رفع خستگی همه آنچه بلد هستند و در کلاس گفتید را، با هم تکرار کنید.
29. به عنوان حکم ثانوی بعضی اوقات بعضی چیزها بر مبلغ حرام می شود. مثلاً خوردن و آشامیدن در خیابان، سیگار کشیدن و… .
30. گاهی مسائل را باید با هیجان گفت، پس تبلیغ باید با هیجانات باشد تا طرف مقابل حساس شود.
31. گاهی سکوت هم لازم است و همین سکوت یک کودتا می کند و در طرف انقلاب به وجود می آورد.
32. در تبلیغ و سخنرانی ها و… از ضرب المثل ها استفاده کنید که مسئله را برای مخاطب خیلی ملموس می کند. مثل «من کان له الغنم فله الغرم».
33. اول ملاک درست را در اختیار طرف قرار دهیم. مثلاً کدام شجاع، سخی، عابد و اهل حق است و بعد صاحب آن را بشناسیم اعرف الحق تعرف اهله.
34. در مقابل موارد حساس و نامتناسب با تبلیغ، مسیر را طفره برو و مسئله را عوض کن و موضوع را تغییر بده، مثلاً به جای استحاضه. استعاذه بگو و خودت را نجات بده. مثلاً کسی برای خنده و بر هم زدن جلسه بپرسد استحاضه چیست؟ در جواب او با تبدیل کردن کلمه به استعاذه و پاسخ آن از اصل سؤال طفره برو.
35. موضوعات کاربردی را «تابلو» کنیم و در جای مفید بزنیم تا در دید همه باشد.
36. قضیه یا خاطره را گونه ای بیان کنید تا قابل اثبات باشد و در مقابل آن تناقض پیش نیاید، مثلاً بعضی ها را شکنجه کردند نه اینکه فلان کس را شکنجه کردند و این کردند و آن کردند.
37. چیزهایی که غیر طبیعی باشد روح نمی پذیرد و قابل اثبات نیست،
ایمان وعمل صالح
طراحی خودم
عهدشکنان
طراحی خودم
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد
#به_قلم_خودم
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد
با صدای کشیده شدن لاستیک تاکسی روی آسفالت وارفته ی خیابان چرتم پاره شد.
خانم چادری قدبلندی با کمی فاصله نزدیک من روی صندلی عقب نشست.
((خداخیرتون بده آقا،نیم ساعته منتظره ماشینم))
سپس رو به من کرد وبا صدای نحیفی گفت:((آدم توی این دوره زمونه نمیتونه سوار هر ماشینی بشه))
همین که خواستم جوابش را بدهم ،گوشی موبایلش زنگ خورد،با عجله کیف دستی مشکی اش را زیر و رو کرد تا توانست آن موبایل نوکیا فسقلی قدیمی را پیدا کند.
ماسک پارچه ای را از روی دماغ گوشتی اش پایین کشید وشروع به صحبت کرد:
((سلام زهراسادات
خوبی مامان
چیشده دخترم؟!
گریه نکن ببینم چیشده؟
نیمه جون شدم حرف بزن))
رنگ به صورتش نمانده بود،قطرات اشک پشت سر هم از چشمان ریزش روی گونه های بی رمقش جاری می شدند،دستان پر از چین وچروکش می لرزید،با دست چپش به چادرش چنگ می زد وبی صدا گریه می کرد.
با همان صدای بغض الود گفت:
(( فقط نزدیکش نباش ،برو توی اتاقت و در را ببند،هندزفری را بزار توی گوشت ودرساتو گوش بده ،منم الان خودمو میرسونم))
تلفنش را قطع کرد ومدام زیر لب با خودش چیزی را نجوا می کرد.
علامت های سوال در ذهنم رژه می رفتند
بپرسم؟نپرسم؟اگه گفت به شماچه؟
بالاخره دل را به دریا زدم وگفتم :مادر جان چیزی شده؟می تونم کمکتون کنم؟
هنوز حرفم تمام نشده بود که
آقای راننده هم که مردی مسن با موهای جو وگندمی بود،ماسک پرستاری اش را پایین کشید،عینک های ته استکانی اش را بالای دماغ استخوانی اش برد وبا چشمان پف کرده اش ما را از داخل ایینه نیم نگاهی کرد و به من گفت:((دخترم،از جیب صندلی من بطری آب معدنی را در بیار وبه حاج خانم تعارف کن))
از لیوان های یک بار مصرفی که برای نذری خریده بودم یکی را دراوردم ،پر از آب کردم وبه خانم تعارف کردم.
با دستمال پارچه ای سفید اشک هایش را پاک کرد ونصف لیوان آب خورد.
نفس عمیقی کشید وگفت:
((نه دخترم از دست هیچکسی به جز خدا کمکی برنمیاد ،فقط برام دعا کن که خدا بهم صبر بیشتری بده.
۱۵ساله پرستار شوهری هستم که جانباز اعصاب وروانه.هنوز هم مثل همان دوران جوانی دوسش دارم.
تنها دغدغه ی من دختر نوجوانم زهراست.
با اینکه خیلی بیشتر از سنش می فهمه ولی گاهی اوقات میگه ای کاش میتونستم مثل دخترای همسایه هر روز عصر با بابا محمد برم پیاده روی،خرید،رستوران و…
وقتی پدرش عصبانی میشه،هرچیزی دم دستش باشه را پرت می کنه،می شکنه،داد میزنه،سرشو با دوتا دستاش محکم می گیره و توی خونه راه میره.بعد که خوب میشه،با صدای بلند گریه می کنه و این ما را بیشتر ناراحت می کنه.
الانم باید خودمو زودتر بهش برسونم تا قرصهاشو بهش بدم.))
آقای راننده هم که حرفهای ما را می شنید سرعت ماشین را بیشتر کرد تا آن خانم زودتر به منزلش برسد.
یکسال از این اتفاق می گذرد ولی نصیحت آن خانم هیچوقت فراموشم نمی شود.
((دخترم یادت باشه خدا خودش گفته :جهاد هر زنی خوب شوهرداریه.))
موسوی
احکام شرعی
❓س : در یکی از روزهای ماه رمضان روزه گرفتم ولی دندانهایم را مسواک نزدم، و بدون اینکه باقیمانده غذاهای لابلای دندانها را عمداً ببلعم، خودبخود بلعیده شده است. آیا قضای روزه آن روز بر من واجب است؟
⬅️ج: اگر علم به وجود باقىمانده غذا در بين دندانهايتان و يا علم به رسيدن آن به حلق نداشتهايد و فرو رفتن آن هم عمدى و با التفات نبوده، قضاى روزه بر شما واجب نيست.
مسافرت عمدی در ماهرمضان
?سوال
آیا مسافرت عمدی در ماه رمضان به قصد افطار و فرار از روزه گرفتن، جایز است؟ #آیت_الله_خامنه_ای
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍پاسخ
مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد، و در صورت مسافرت، ولو اینکه برای فرار از روزه باشد، افطار بر او واجب است.
?منبع: اجوبه الاستفتائات آیت الله العظمی خامنه ای
کفاره روه
وجوب کفاره
۳۴- کارهایی که روزه را باطل میکند، هر گاه عمداً و از روی اختیار باشد، علاوه بر قضای روزهی آن روز، کفاره را نیز بر انسان واجب میسازد. بجز در موردی که در مسئلهی بعد گفته خواهد شد.
۳۵- هر گاه کسی در شب ماه رمضان جنب شود و پس از جنابت بهگمان اینکه پیش از اذان صبح بیدار میشود و غسل میکند، به خواب رود و تا هنگام اذان بیدار نشود، قضای آن روز بر او واجب نیست.
۳۶- اگر به سبب بیاطلاعی از حکم شرعی، کاری را انجام دهد که روزه را باطل میکند ـ مثل اینکه نمیدانست خوردن دارو نیز مانند سایر خوردنیها روزه را باطل میکند و در روز ماه رمضان دارو خورد ـ روزهاش باطل است و باید آن را قضا کند ولی کفاره بر او واجب نیست.
۳۷- اگر به جهتی باطل کردن روزه برای او جایز یا واجب شود، مانند اینکه او را مجبور کنند کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، یا برای نجات جان غریق خود را در آب بیندازد، در این صورت کفاره بر او واجب نیست ولی باید قضای آن روز را بجا آورد.
۳۸- کفارهی روزهی ماه رمضان، در شرع اسلام، یکی از این سه چیز است: آزاد کردن یک برده، دو ماه روزه گرفتن، شصت فقیر را غذا دادن. و چون در این دوران ظاهراً برده ای وجود ندارد که بتوان آزاد کرد، مکلف باید یکی از آن دو کار دیگر را انجام دهد.
۳۹- غذا دادن به شصت فقیر را میتوان به دو صورت انجام داد: اینکه با غذای آماده آنان را سیر کند، یا اینکه به هر نفر باندازه ۷۵۰ گرم (یک مدّ) گندم یا آرد یا نان یا برنج یا سایر مواد غذایی بدهد.
۴۰- اگر هیچیک از سه وظیفهئی را که مخیر میان آنها است، نتواند انجام دهد، باید به هر تعداد فقیر که قادر است، غذا بدهد و احتیاط آن است که استغفار نیز بکند. و اگر به هیچ وجه قادر بر دادن غذا به فقرا نیست کافی است که استغفار کند، یعنی با دل و زبان بگوید: استغفرالله (از خداوند بخشایش میطلبم).
۴۱- کسی که بخاطر عدم توانایی بر روزه و غذا دادن به فقیر، وظیفهاش استغفار است، اگر بعدها تمکن پیدا کرد که روزه بگیرد یا به فقرا غذا دهد، احتیاط آن است که این کار را بکند، اگرچه کفایت استغفار، بعید نیست.
۴۲- کسی که میخواهد دو ماه کفارهی روزهی ماه رمضان را بگیرد باید یک ماه تمام و حداقل یک روز از ماه دوم را پی در پی بگیرد. و اگر بقیهی ماه دوم پی در پی نباشد اشکال ندارد.
۴۳- اگر کسی با آمیزش جنسی حرام یا خوردن و نوشیدن حرام، روزهی خود را در ماه رمضان بشکند، بنابر احتیاط هر سه کفاره (آزاد کردن برده، شصت روز روزه، غذا دادن به شصت فقیر) با هم بر او واجب میشود. و اگر هر سه برایش ممکن نباشد هر کدام را که ممکن است باید ادا کند. اگر چه واجب نبودن این احتیاط بعید نیست.
۴۴- اگر روزهدار، کاری را که باطل کنندهی روزه است، در یک روز بیش از یکبار انجام دهد، فقط یک کفاره بر او واجب میشود بلی، اگر این کار، آمیزش جنسی یا استمناء باشد احتیاط واجب آن است که بعدد دفعات آمیزش جنسی یا استمناء کفاره بدهد.
۴۵- اگر چیزی از اندرون روزهدار به دهان او برگردد، نباید آن را دوباره فرو برد، و اگر عمداً فرو برد قضا و کفاره بر او واجب میشود.
۴۶- اگر روزهدار به گفتهی کسی که میگوید مغرب شده و اعتماد به گفتهی او نیست، افطار کند و سپس بفهمد که مغرب نبوده، قضا و کفاره بر او واجب میشود.
۴۷- کسی که برای کفارهی روزه میخواهد به شصت فقیر غذا دهد (به شرحی که در مسائل قبل گفته شد) اگر به شصت فقیر دسترسی دارد نمیتواند سهم دو نفر یا بیشتر را به یک نفر بدهد، بلکه لازم است به تمام شصت نفر به اندازهی سهم هر یک غذا بدهد. البته میتواند به عدد افراد خانوادهی شخص فقیر مقدار سهم آنان را به او واگذار کند و او آن را مصرف آنان نماید. و در فقیر تفاوتی میان بچه و بزرگ و زن و مرد نیست.
جاهایی که قضا واجب است ولی کفاره واجب نیست
۴۸- کسی که در روز ماه رمضان نیت روزه نمیکند، یا از روی ریا روزه میگیرد ولی هیچیک از کارهائی را که موجب باطل شدن روزه است انجام نمیدهد، قضای آن روز بر او واجب است ولی کفاره واجب نیست.
۴۹- کسی که در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کرده و با حال جنابت یک یا چند روز، روزه بگیرد قضای آن روزها بر او واجب است.
۵۰- اگر در سحر ماه رمضان بدون اینکه تحقیق کند صبح شده یا نه، کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، سپس معلوم شود که در آن هنگام صبح شده بوده است، باید قضای آن روز را بگیرد. ولی اگر تحقیق کند و بداند که صبح نشده و چیزی بخورد، و بعد معلوم شود که صبح بوده است قضای آن روز بر او واجب نیست.
۵۱- اگر در روز ماه رمضان بخاطر تاریکی هوا یقین کند که مغرب شده یا کسی که خبر او شرعاً حجت است بگوید مغرب شده، و افطار کند سپس معلوم شود که هنوز در آن هنگام مغرب نبوده است، باید قضای آن روز را بجا آورد.
۵۲- اگر روزهدار در هنگام وضو برای نماز واجب قدری آب در دهان بگرداند و مضمضه کند، و آب بیاختیار فرو داده شد، روزهاش صحیح است و قضا بر او واجب نیست. ولی در غیر وضوی نماز واجب، احتیاط واجب آن است که قضا نماید.
احکام قضای روزه
احکام قضای روزه
۵۳- کسی که یک یا چند روز بیهوش و در حال اغماء بوده و روزهی واجب از او فوت شده، لازم نیست قضای روزهی آن روزها را به جا آورد.
۵۴-زن باید ایامی را که بخاطر عادت ماهیانه و یا زایمان روزه نگرفته پس از ماه رمضان قضا کند.
۵۵. کسی که بواسطه پیری نمی تواند روزه بگیرد، یا برای او مشقت دارد، روزه بر او واجب نیست. ولی در صورت دوم باید برای هر روز یک مد که تقریباً ده سیر است گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد.
۵۶. زن باردار اگر بر اثر روزه، خوف ضرر بر جنین داشته باشد و خوف وی هم دارای منشأ عقلایی باشد، افطار بر او واجب است و همچنین زنی که در دوران شیردهی است، اگر به دلیل کم یا خشک شدن شیر بر اثر روزه، خوف ضرر بر طفل خود داشته باشد، روزه را افطار کند، و در هر دو صورت برای هر روزی باید یک مد طعام - تقریبا ۷۵۰ گرم گندم یا نان و مانند آن - به فقیر بدهد و قضای روزه را هم بعدا بجا آورد.
۵۷. زن باردار و شیر ده اگر روزه برای خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست و باید روزههایی را که نگرفته است، قضا نماید و در صورت استمرار ضرر تا ماه رمضان سال بعد، قضا از وی ساقط است و فقط فدیه (یک مد طعام) بر او واجب است.
۵۸. اگر مکلّف از گفته پزشک یقین پیدا کند که روزه برای او ضرر دارد و یا از گفته وی یا منشأ عقلایی دیگری برای او خوف از ضرر حاصل شود، روزه گرفتن برای او واجب نیست، بلکه جایز هم نیست و بعد از پایان مریضی باید قضای آن را بجا آورد.
۵۹- کسی که بخاطر بیماری روزه ماه رمضان را نگرفته، اگر بیماریاش تا ماه رمضان آینده ادامه یافت، قضای رمضانِ گذشته از او ساقط میشود و باید برای هر روز یک (مدّ) طعام بدهد.
۶۰- اگر در ماه رمضان بسبب عذری روزه نگیرد و بعد از رمضان عذر او برطرف شود و بای این حال قضای روزهی خود را بجا نیاورد تا ماه رمضان آینده فرا برسد، باید روزه را قضا کند و برای هر روز یک (مدّ) طعام بدهد.
۶۱- اگر قضای روزهی رمضان را چند سال به تأخیر بیندازد باید قضا را بگیرد و بخاطر تأخیر از سال اول کفاره (یک مدّ طعام) بدهد، ولی بخاطر تأخیر سالهای بعد چیزی بر او واجب نمیشود.
۶۲- کسی که باید برای هر روز یک مدّ طعام بدهد میتواند کفارهی چند روز را به یک فقیر بدهد.