کفاره روه
وجوب کفاره
۳۴- کارهایی که روزه را باطل میکند، هر گاه عمداً و از روی اختیار باشد، علاوه بر قضای روزهی آن روز، کفاره را نیز بر انسان واجب میسازد. بجز در موردی که در مسئلهی بعد گفته خواهد شد.
۳۵- هر گاه کسی در شب ماه رمضان جنب شود و پس از جنابت بهگمان اینکه پیش از اذان صبح بیدار میشود و غسل میکند، به خواب رود و تا هنگام اذان بیدار نشود، قضای آن روز بر او واجب نیست.
۳۶- اگر به سبب بیاطلاعی از حکم شرعی، کاری را انجام دهد که روزه را باطل میکند ـ مثل اینکه نمیدانست خوردن دارو نیز مانند سایر خوردنیها روزه را باطل میکند و در روز ماه رمضان دارو خورد ـ روزهاش باطل است و باید آن را قضا کند ولی کفاره بر او واجب نیست.
۳۷- اگر به جهتی باطل کردن روزه برای او جایز یا واجب شود، مانند اینکه او را مجبور کنند کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، یا برای نجات جان غریق خود را در آب بیندازد، در این صورت کفاره بر او واجب نیست ولی باید قضای آن روز را بجا آورد.
۳۸- کفارهی روزهی ماه رمضان، در شرع اسلام، یکی از این سه چیز است: آزاد کردن یک برده، دو ماه روزه گرفتن، شصت فقیر را غذا دادن. و چون در این دوران ظاهراً برده ای وجود ندارد که بتوان آزاد کرد، مکلف باید یکی از آن دو کار دیگر را انجام دهد.
۳۹- غذا دادن به شصت فقیر را میتوان به دو صورت انجام داد: اینکه با غذای آماده آنان را سیر کند، یا اینکه به هر نفر باندازه ۷۵۰ گرم (یک مدّ) گندم یا آرد یا نان یا برنج یا سایر مواد غذایی بدهد.
۴۰- اگر هیچیک از سه وظیفهئی را که مخیر میان آنها است، نتواند انجام دهد، باید به هر تعداد فقیر که قادر است، غذا بدهد و احتیاط آن است که استغفار نیز بکند. و اگر به هیچ وجه قادر بر دادن غذا به فقرا نیست کافی است که استغفار کند، یعنی با دل و زبان بگوید: استغفرالله (از خداوند بخشایش میطلبم).
۴۱- کسی که بخاطر عدم توانایی بر روزه و غذا دادن به فقیر، وظیفهاش استغفار است، اگر بعدها تمکن پیدا کرد که روزه بگیرد یا به فقرا غذا دهد، احتیاط آن است که این کار را بکند، اگرچه کفایت استغفار، بعید نیست.
۴۲- کسی که میخواهد دو ماه کفارهی روزهی ماه رمضان را بگیرد باید یک ماه تمام و حداقل یک روز از ماه دوم را پی در پی بگیرد. و اگر بقیهی ماه دوم پی در پی نباشد اشکال ندارد.
۴۳- اگر کسی با آمیزش جنسی حرام یا خوردن و نوشیدن حرام، روزهی خود را در ماه رمضان بشکند، بنابر احتیاط هر سه کفاره (آزاد کردن برده، شصت روز روزه، غذا دادن به شصت فقیر) با هم بر او واجب میشود. و اگر هر سه برایش ممکن نباشد هر کدام را که ممکن است باید ادا کند. اگر چه واجب نبودن این احتیاط بعید نیست.
۴۴- اگر روزهدار، کاری را که باطل کنندهی روزه است، در یک روز بیش از یکبار انجام دهد، فقط یک کفاره بر او واجب میشود بلی، اگر این کار، آمیزش جنسی یا استمناء باشد احتیاط واجب آن است که بعدد دفعات آمیزش جنسی یا استمناء کفاره بدهد.
۴۵- اگر چیزی از اندرون روزهدار به دهان او برگردد، نباید آن را دوباره فرو برد، و اگر عمداً فرو برد قضا و کفاره بر او واجب میشود.
۴۶- اگر روزهدار به گفتهی کسی که میگوید مغرب شده و اعتماد به گفتهی او نیست، افطار کند و سپس بفهمد که مغرب نبوده، قضا و کفاره بر او واجب میشود.
۴۷- کسی که برای کفارهی روزه میخواهد به شصت فقیر غذا دهد (به شرحی که در مسائل قبل گفته شد) اگر به شصت فقیر دسترسی دارد نمیتواند سهم دو نفر یا بیشتر را به یک نفر بدهد، بلکه لازم است به تمام شصت نفر به اندازهی سهم هر یک غذا بدهد. البته میتواند به عدد افراد خانوادهی شخص فقیر مقدار سهم آنان را به او واگذار کند و او آن را مصرف آنان نماید. و در فقیر تفاوتی میان بچه و بزرگ و زن و مرد نیست.
جاهایی که قضا واجب است ولی کفاره واجب نیست
۴۸- کسی که در روز ماه رمضان نیت روزه نمیکند، یا از روی ریا روزه میگیرد ولی هیچیک از کارهائی را که موجب باطل شدن روزه است انجام نمیدهد، قضای آن روز بر او واجب است ولی کفاره واجب نیست.
۴۹- کسی که در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کرده و با حال جنابت یک یا چند روز، روزه بگیرد قضای آن روزها بر او واجب است.
۵۰- اگر در سحر ماه رمضان بدون اینکه تحقیق کند صبح شده یا نه، کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، سپس معلوم شود که در آن هنگام صبح شده بوده است، باید قضای آن روز را بگیرد. ولی اگر تحقیق کند و بداند که صبح نشده و چیزی بخورد، و بعد معلوم شود که صبح بوده است قضای آن روز بر او واجب نیست.
۵۱- اگر در روز ماه رمضان بخاطر تاریکی هوا یقین کند که مغرب شده یا کسی که خبر او شرعاً حجت است بگوید مغرب شده، و افطار کند سپس معلوم شود که هنوز در آن هنگام مغرب نبوده است، باید قضای آن روز را بجا آورد.
۵۲- اگر روزهدار در هنگام وضو برای نماز واجب قدری آب در دهان بگرداند و مضمضه کند، و آب بیاختیار فرو داده شد، روزهاش صحیح است و قضا بر او واجب نیست. ولی در غیر وضوی نماز واجب، احتیاط واجب آن است که قضا نماید.