لحظاتی پای حرف دل
11 خرداد 1400 توسط سربازی از تبار سادات
#سه_شنبه_های_مهدوی
دست بـه قلم بردم تا برایتان حرف ها بزنم
اما نشد …
خواستم از “دردم"بگویم
دیدم دردِ شما ، خودِ ((من ))م …
خواستم از “بـی کسـی"ام حرف بزنم
دیدم 「تنها」 تر از شما در عالم نیست
خواستم بگویم “دلم از روزگار گرفتـﮧ”
دیدم خودم در 「خون بـه دل」 کردنِ شما کم نگذاشتـه ام …
قلم کم آورد …
بـﮧ راستـی کـﮧ وسعت ((مظلومیت ))شما قابل اندازه گیری نیست