فکر منفی
24 آذر 1399 توسط سربازی از تبار سادات
?
#شیخ_رجبعلی_خیاط تعریف میکرد:
در بازار بودم، اندیشه #مکروهی
در ذهنم گذشت.
سریع #استغفار کردم و به راهم ادامه
دادم.!
قدری جلوتر شترهایی قطار وار
از کنارم می گذشتند…
ناگاه یکی از شترها #لگدی انداخت
که اگر خود را کنار نمی کشیدم،
خطرناک بود
به مسجد رفتم و فکر می کردم
همه چیز حساب دارد.
این لگد شتر چه بود؟!
در عالم معنا گفتند:
شیخ رجبعلی! آن لگد نتیجه
آن #فکری بود که کردی!
گفتم: اما من که خطایی انجام ندادم
گفتند: لگد شتر هم که به تو نخورد!
اثر کارهای ما در #عوالم جریان دارد،
حتی یک #تفکر_منفی میتواند
تأثیری منفی ایجاد کند