دیالوگ
25 اسفند 1399 توسط سربازی از تبار سادات
گلدان جهیزیه
+صدای چی بود؟علی باز چه دسته گلی به آب دادی؟
++مامان توکه اینقد خوبی.اگه راستشو بگم قول میدی دعوام نکنی؟
+اگه راستشو بگی وقول بدی دیگه تکرار نشه کاریت ندارم.
++همون گلدونه بود که مادرجون برات از مکه اورده بود.یهو از توی طاقچه افتاد پایین ،خرد وخاکشیرشد.
+از دست تو یه ذره بچه من چکار کنم؟
++اگه قول بدی مامان خوبی باشی ومنو دعوا نکنی از پولای قلک خودم برات یه گلدون خوشگل می خرم.
+تو اگه این زبونو نداشتی چیکار می کردی؟