سربازی از تبار سادات

جوانان باید در عرصه فضای مجازی جهادی وارد شوند.
  • خانه 
  • ورود 

تقویم روز

13 خرداد 1399 توسط سربازی از تبار سادات

☘️ بسم الله الرحمن الرحیم ☘️

? امروز سه شنبه
13 خرداد ۱۳۹۹
10 شوال ۱۴۴۱
2 ژوئن ۲۰۲۰

#ذکر_روز: یا اَرْحَمَ الرّاحِمین: ای مهربان ترین مهربانان

? امام صادق علیه السلام:

بِرُّ الْوالِدَيْنِ مِنْ حُسْنِ مَعْرِفَةِ الْعَبْدِ بِاللّهِ اِذْ لا عِبادَةَ اَسْرَعُ بُلُوغا بِصاحِبِها اِلى رِضَى اللّهِ مِنْ حُرْمَةِ الْوالِدَيْنِ الْمُسْلِمَيْنِ لِوَجْهِ اللّهِ تَعالى

نيكى به پدر و مادر نشانه شناخت شايسته بنده خداست. زيرا هيچ عبادتى زودتر از رعايت حرمت پدر و مادر مسلمان به خاطر خدا انسان را به رضايت خدا نمى رساند

? بحارالأنوار، ج 74، ص 77

 نظر دهید »

سردار بی سر

13 خرداد 1399 توسط سربازی از تبار سادات

صبح را که ❣
با سلام ?
به سردار بی سر ?
کربلا آغاز شود?
صبحی بس نورانی ست?

السلام علیک یا اباعبدالله ✋

 

 نظر دهید »

خوشبختی

13 خرداد 1399 توسط سربازی از تبار سادات

?خوشبختی یعنی…
⛅️اول صبح
?به امام زمانت سلام بدی …

?السلام علیک یا ابا صالح المهدی عج ?

اللهم عجل لولیک الفرج

 نظر دهید »

انتظار

13 خرداد 1399 توسط سربازی از تبار سادات


بیا که رنج فراقت برید امان مارا
به یُمن آمدنت تازه کن جهان مارا

 نظر دهید »

کادویی که شهید مدافع حرم در روز زن به همسرش داد

12 خرداد 1399 توسط سربازی از تبار سادات

?کادویی که شهید مدافع حرم در روز زن به همسرش داد

همسر شهید انصاری از شهدای مدافع حرم می‌گوید، روز زن، خبر شناسایی پیکر همسرم را به من دادند، یاد روزی افتادم که به او می‌گفتم کادوی روز زن چه می‌خری و او می‌گفت خودم کادوی تو هستم.

#ملازمان_حرم گفت‌وگو با همسران شهدای مدافع حرم است، گفت و شنودهایی بی واسطه و صمیمی برای نمایش تصویری روشن‌تر از منظومه فکری شهدا

‌

 نظر دهید »

تلنگر

12 خرداد 1399 توسط سربازی از تبار سادات

✨﷽✨

#تلنگر

تاحالا دندونپزشکی رفتین؟؟؟
اول دکتر چند تا سوزن میزنه تو لثه تون،بعد اون مته رو میگیره دستش…
بعضی وقتا از شدت درد دسته های صندلی رو محکم فشار میدیم و اشک تو چشمامون جمع میشه…
چرا نمیزنین تو گوشش؟
چرا داد و هوار نمی کنید؟
این همه درد رو تحمل کردید،این همه سوزن و آمپول و مته و انبر و …
خوب اعتراض کنید بهش!
چرا اعتراض نمی کنید؟
تازه کلی هم ازش تشکر میکنیم و میخوایم بیایم بیرون میگیم:آقای دکتر ببخشید وقت بعدی کی هستش؟!
نمی خوای خدا رو اندازه یه"دندونپزشک” قبول داشته باشی…؟؟
به دکتر اعتراض نمی کنیم چون می دونیم این درد فلسفه داره و منجر به بهبود میشه،میدونیم یه حکمتی داره،خوب خدا هم حکیمه…
اصلا قبلا هم به دکتر می گفتند حکیم…
یعنی کارهای او از روی حکمت است.
وقتی درد و رنجی رو تو زندگی ما فرستاد،ازش تشکر کنیم،بگیم نوبت بعدی کی هستش؟
رنج بعدی؟
به من بگو مدرک خدا رو قبول نداری؟؟؟
حتی قد یه"دندون پزشک"؟؟؟
یادت نره اون خیــلی وقته خداست…

↶【به ما بپیوندید 】↷
_________________
http://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e

 نظر دهید »

ذکر روز دوشنبه

12 خرداد 1399 توسط سربازی از تبار سادات

 نظر دهید »

حاج قاسم

12 خرداد 1399 توسط سربازی از تبار سادات

نفسم
بند
نفس های
کسی
هست
که نیست?


بی گمان
در دل من،
جای
کسی هست
که
نیست?

یادش باصلوات?❤️

 

 نظر دهید »

عاقبت بی حرمتی به والدین

12 خرداد 1399 توسط سربازی از تبار سادات

????﷽??
????
???
??
?

?عاقبت بی حرمتی والدین

✍ مرحوم آقا جمال گلپایگانی، از مراجع صاحب رساله بود و رفیق آقای بروجردی بودند؛ الان نوه‌هاشون در تهران زندگی می‌کنند؛ زمانی که یک جوان را برای دفن به تخت فولاد آوردند؛ از ایشان خواستند که به آن جوان تلقین کند؛ آقای گلپایگانی چشمانش باز بود می‌گفتند: می دیدم برزخ جوان را، به جوان گفتم: بشنو! بفهم! این چیزهایی را که به تو می‌گویم؛ گفت نمی‌فهمم چی می‌گی! بعد دیدم یک شیطانک‌هایی در اطرافش می‌رقصند و می‌خندند، خوشحال هستند که این دم آخر می‌خواهند او را تو قبر بگذارند و زبانش بسته است؛ خیلی ناراحت شدم. به هیچ کس چیزی نگفتم‌

◽️ به یک کناری آمدم دیدم، خانمی دارد گریه می‌کند، فهمیدم که مادرش هست و کنار آن خانم یک آقایی است که او هم گریه می‌کرد؛ سوال کردم گفتند: آنها پدر و مادر این جوان هستند. پدرش را کنار کشیدم و قضیه را برایش تعریف کردم، گفتم: پسرتون توی زندگی خود گیر و مشکلی داشته با شما؟ پدر جوان گفت: پسر ما! خیلی خوب بود. اهل نماز بود و متدین اهل محراب و منبر و مطالعه بود، ولی چون خیلی از چیزها را یاد گرفته بود مغرور بود. لذا زمانی که میخواستم در مورد مسائل دینی اظهارنظر کنم به من می‌گفت: تو حرف نزن! چون سواد نداری! من با گفتن این حرف‌ها دو سه مرتبه دلم شکست. از اینکه توی جمع به من که پدرش بودم می‌گفت: تو حرف نزن چون سواد نداری و من ازش خیلی به دلم ماند. آقای گلپایگانی گفت: الان وقت این حرف‌ها نیست ازش راضی باشید و به زبان خود نیز جاری کنید ازش راضی هستید. زمانی که پدر جوان راضی شد، جوان را داخل قبر نهادند و روی آن را می‌پوشاندند.

◽️آقای گلپایگانی گفتند صبر کنید و خودشون وارد قبر شدند و تلقین آخر رو کردند؛ باز برزخ جوان را دید که یک لبخند زد و جوان گفت: می‌فهمم و آن شیطانک‌ها دیگر دورش نبودند، زمانی که روی قبر را پوشاندند، دیدم امیر‌المومنین تشریف آودرند و فرمودند: از این به بعدش با من، آقای گلپایگانی گفتند: این صحنه هایی بود که من با چشم خود دیدم؛ جوان متدین بود ولی آخر عمر گیر داشت.

@hamidnaderighahfarokhi

?
??
???
????
???????
?????????

 نظر دهید »

چشم پوشی از محرمات

12 خرداد 1399 توسط سربازی از تبار سادات


?آیت‌الله‌حق‌شناس :
جوانی که وقتی به محرمات الهی می‌رسدچشم می‌پوشد، امام زمان به او افتخار می‌کند.

✨ السلام‌علیک‌یاامام‌المنتظر‌علیه‌السلام

@hamidnaderighahfarokhi

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • ...
  • 19
  • ...
  • 20
  • 21
  • 22
  • ...
  • 23
  • ...
  • 24
  • 25
  • 26
  • ...
  • 53
شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

جستجو

وبلاگ های من

  • سربازی از تبار سادات

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • اخبار
  • بصیرتی
  • حدیث وروایت وسخن بزرگان
  • حکایات
  • داستان
  • دست نوشته
  • شهدا
  • عمومی
  • مناسبتی
  • کتاب

رتبه