دست کم هفت دلیل می توان آورد که نشان می دهند رؤیای آمریکایی مرده است:
1- اکثر آمریکایی ها نمی توانند پیشرفت اقتصادی داشته باشند:
رؤیای آمریکایی، یعنی حقوق کارمندان با گذر زمان، به نسبتی منطقی افزایش پیدا کند؛ در حالی که اکثر مردم آمریکا حتّی انتظار چنین افزایش حقوقی را هم نمی کشند. گزارش های سال 2014 م. نشان می دهد که حقوق طبقه متوسط در آمریکا، 15 سال است که افزایش پیدا نکرده است. بانک شناخته شده «گلدمن ساکس» طی گزارشی نوشته است که طی سال 2013 م. ، سود کمپانی های بزرگ، با سرعتی پنج برابر حقوق مردم عادی، افزایش پیدا کرده است.
2- ثروتمندان هر روز ثروتمندتر می شوند و بقیه بدهکارتر:
اکثر آمریکایی ها به صرف اینکه درآمدشان کفاف خرج زندگی اشان را نمی دهد، در حال پسرفت اقتصادی هستند. بنابراین اینکه مردم آمریکا هر روز بدهکارتر می شوند، تعجّبی ندارد. خانواده های آمریکایی اکنون برای داشتن یک زندگی استاندارد، «وابسته به بدهی» شده اند. شکاف میان هزینه و درآمد به خصوص در زندگی جوانان زیر 25 ساله آمریکا مشهود است و بنابراین در این کشور، دو طبقه به وجود آمده است: ثروتمندان و دیگرانی که هر روز بدهکارتر می شوند.
3- بدهی دانشجویی دارد نسل غیرثروتمند آمریکا را نابود می کند:
آموزش «عمومی» در آمریکا یک توهّم شده است. امروزه اگر می خواهید تحصیلات دانشگاهی داشته باشید، اوّل باید ثروتمند باشید؛ مگر اینکه بخواهید کوله باری از بدهی ها را اوّلین روز در شغل جدید، با خودتان سر کار ببرید. هزینه تحصیلات دانشگاهی در آمریکا بین سال های 1985 تا 2012 م. معادل 500% افزایش داشت. 11 برآوردهای سال 2015 م. ، نشان می دهد تحصیل در دانشگاه های خصوصی آمریکایی به ازای یک دوره چهار ساله، بیش از 134 هزار دلار پای جوان ها تمام می شود؛ اگر هزینه مسکن، خوراک، کتاب و هزینه های دیگر را حساب نکنید. دانشگاه های دولتی که زمانی همه آمریکایی ها، حتّی فقرا می توانستند از آنها استفاده کنند، اکنون هر کدام سالانه، دست کم 13 هزار دلار پول می گیرند.
4- «خانه داری مادران» یک افسانه قدیمی است:
زمانی در آمریکا بود که خانواده های طبقه متوسط می توانستند تنها با درآمد یکی از والدین، زندگی راحتی داشته باشند؛ امّا آن روزها دیگر گذشته است. افزایش هزینه ها و ثابت ماندن درآمدها، موجب شده تا در خانواده های آمریکایی، زن و مرد مجبور شوند هم زمان شغل های تمام وقت داشته باشند و نیز فرزندآوری را نیز تبدیل به یک ریسک اقتصادی کرده است.
5- آمریکایی ها باید قید سفرهای تفریحی را بزنند:
طی تحقیقی در سال 2012 م. ، هزینه هر سفر تفریحی متوسط برای آمریکایی ها، 1180 دلار به ازای هر نفر ارزیابی شد، یعنی 4720 دلار به ازای یک خانواده چهار نفره. این یعنی اکثر آمریکایی ها نیازی نیست غصّه برنامه ریزی برای سفر تفریحی را بخورند؛ چون اگر بیکار هستند، قطعاً پول آن را ندارند و اگر شغل دارند، به احتمال زیاد، وقت آن را ندارند. آمریکا تنها اقتصاد پیشرفته ای است که اکثر کارفرمایان در آن، ملزم نیستند کارمندان خود را به سفرهای تفریحی رایگان بفرستند. حتّی در شرایطی که دست کم روی کاغذ، کارمندان حقّ مرخصی دارند، آمار نشان می دهد هر سال در آمریکا 175 میلیون روز مرخصی استحقاقی، بلااستفاده می ماند.
- حتّی با وجود بیمه درمانی، اغلب مردم توان پرداخت هزینه های پزشکی را ندارند:
خدمات درمانی در آمریکا صرفاً به ثروتمندان تعلّق می گیرد. «لایحه خدمات درمانی ارزان» یا همان اوباماکر، که سال 2010 م. تصویب شد، قرار بود تعداد آمریکایی های تحت پوشش بیمه درمانی را افزایش دهد. با این حال، هنوز هم پوشش خدمات درمانی در آمریکا، در میان کشورهای کاملًا توسعه یافته، بدترین وضعیت را دارد و تازه این وضعیت برای افرادی است که تحت پوشش بیمه هستند. از سال 2007 م. تاکنون هزینه بیمه درمانی برای کارفرمایان 52% و برای کارمندان 73% افزایش پیدا کرده است. این هزینه اکنون 144/ 9 دلار در هر سال است. 16 طبق آمار اداره سرشماری آمریکا، در همین مدّت، درآمد متوسط آمریکایی ها، 8% کاهش پیدا کرده است.
مردم آمریکا یاد گرفته اند برای رفع هر مشکلی، به سراغ قرص بروند
7- دیگر خیال آمریکایی ها از بازنشستگی راحت نیست:
این آرزو که بعد از یک عمر کار، مانند نسل های قبلی بازنشسته شوید و خیالتان از باقی عمر راحت باشد، اکنون در آمریکا، صرفاً برای ثروتمندان محقّق می شود. افزایش هزینه ها به معنای این است که اکثر آمریکایی ها به جای آنکه پس انداز داشته باشند، غرق در بدهی هستند. به همین دلیل است که حدود 20% از آمریکایی ها در سنّ بازنشستگی، پس اندازی برای سال های بعد خود ندارند. طبق گزارش ها، آمریکا در میان کشورهای توسعه یافته، مکان نوزدهم را از نظر ایمنی اقتصادی دوران بازنشستگی دارد.