سربازی از تبار سادات

جوانان باید در عرصه فضای مجازی جهادی وارد شوند.
  • خانه 
  • ورود 

روز قم

19 آبان 1399 توسط سربازی از تبار سادات

.

سالروز ورود حضرت معصومه (سلام الله)به قم

 نظر دهید »

مرود حضرت معصومه به قم

19 آبان 1399 توسط سربازی از تبار سادات

در این روز در سال 201 هجری کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به قم تشریف فرما شدند که 17 روز قبل از رحلت آن حضرت است.

آن حضرت با قدوم مبارک خود این شهر را متبرک گردانیدند, و به دستور جناب موسی بن خزرج پسر سعد اشعری که از بزرگان قم بود, منزل او را منور نموده در آنجا نزول اجلال فرمودند. در همان مکان تشریف داشتند و زنهای قم مخصوصاً علو یات به خدمت آن حضرت میرسیدند و از وجود آن حضرت استفاده میکردند تا بعد از 17 روز از دنیا رحلت فرمودند. عبادتگاه آن حضرت معروف به ” ستیه ” در میدان میر قم معروف است.

 نظر دهید »

صلوات

12 آبان 1399 توسط سربازی از تبار سادات


بـــــویِ صَــــــــــلَواتْ می دَهَـــــد دَســ?ـــتانَمْ
اَز بَـــــسْ کِـــــه گُـــــلِ مُـــــحَمَّدی کاشـــــتِه اَمْ ?
#من_محمد_را_دوست_دارم ?
#لبیک_یا_رسول_الله ✋
#پیامبر_رحمت ?

عیدتون مبارک?

 2 نظر

پیام رهبری به جوانان فرانسه

12 آبان 1399 توسط سربازی از تبار سادات

? #پوستر (زبان انگلیسی)

⭕️ پیام امام خامنه ای به جوانان فرانسه :

‌‌بسمه تعالی

جوانان فرانسه !
از رئیس جمهور خود بپرسید :

چرا از اهانت به پیامبر خدا حمایت می‌کند و آن را آزادی بیان می‌شمارد؟

آیا معنی آزادی بیان این است :

دشنام و اهانت، آن هم به چهره‌های درخشان و مقدس؟

آیا این کار احمقانه، توهین به شعور ملتی نیست که او را به ریاست خود انتخاب کرده است؟

سوال بعدی این است که چرا تردید در هولوکاست جرم است؟
و
اگر کسی چیزی در این‌باره نوشت باید به زندان برود،
اما اهانت به پیامبر آزاد است؟

#لبیک_یا_خامنه_ای ❤
#جبهه_سایبری_حیدریون

@mobahesegroup

 2 نظر

سلام‌صبحگاهی

24 مهر 1399 توسط سربازی از تبار سادات


??
سرخوش
آن دل
که در آن
شوق‌ تو باشد
همه صبح …

#سلام?
#صبحتون_شهدایی?

??

 2 نظر

روشنگری

22 مهر 1399 توسط سربازی از تبار سادات


?#یادداشت|ماجرای شجریان

?با فوت خوانندۀ سنتی کشور مرحوم شجریان، بار دیگر حاشیه ها و تحلیل های بی اساس و حتی رفتارهای تعجب برانگیزی از سوی برخی هموطنان کشور شکل گرفته و احیاناً با حمایت برخی دشمنان برون مرزی و درون مرزی همراه بوده است. به نظر می رسد، «ماجرای شجریان» را باید از ابعاد گوناگونی مورد بررسی قرار داد که غفلت از هر یک از این آنها، خللی اساسی در تحلیل ها به وجود خواهد آورد. بر اساس صریح آیۀ شریفۀ قرآن که می فرماید «قولوا قولاً سدیداً» در تحلیل مسائل اجتماعی باید از هرگونه هوچی گری و سخنان سطحی پرهیز کرد. گرچه «ماجرای شجریان» از ابعاد گوناگونی برخوردار است، در این یادداشت تلاش خواهد شد به اختصار سه بُعد این ماجرا مورد توجه قرار گیرد:

?1. توانایی های هنری مرحوم شجریان

موفقیت های مرحوم شجریان در ارائه سبکی بسیار قوی از آواز سنتی و قدرت تأثیرگذاری هنری وی در مخاطبانش امری غیر قابل انکار است و از این جهت باید ایشان را یکی از قدرتمندترین هنرمندان کشور قلمداد کرد. برداشتی زیرکانه از طبع هنری و ویژگی های عاطفی مردم ایران را می توان از مهمترین عوامل این موفقیت دانست… بطوری که نوای «ربنای» وی در ماه مبارک رمضان از مهمترین جلوه های هنری این بُعد از «ماجرای شجریان» به حساب می آید. بر این اساس، در اظهار نظرهای این روزهای صاحبان قلم موافق و مخالف «ماجرای شجریان»، نباید این جنبه را مغفول داشت.


?2. رویکرد آقای شجریان به مقوله دین، سیاست و هنر
برخی مواضع و فراز و نشیب های مرحوم شجریان در حوزه های دینی، سیاسی و هنری بُعد دیگری از ماجرای حیات وی است که نباید تحت الشعاع موفقیت های هنری اش قرار گیرد؛ مواضعی که می تواند وی را هدف انتقادات جدی قرار دهد. اینکه آقای شجریان در مصاحبه با خبرگزاری صدای آمریکا (VOA) به صراحت می گوید: «1400 سال است که با هنر کنار نیامدند»، چنین پیامی را منعکس می کند که اسلام و هنر قابل جمع نیستند و اسلام 1400 سال با هنر مقابله کرده است. جالب توجه این است که، نه تنها در هیچ مقوله ای از اسلام چنین تقابلی وجود ندارد، بلکه برخی از ابعاد هنری مورد تأکید اسلام بوده و هست.

شعر یکی از این ابعادی است که جزء لاینفک تاریخ اسلام است. انقلاب اسلامی ایران بر اساس همین نگاه ویژۀ اسلامی اهتمام جدی را به عرصه هنر داشته است. البته عدم پذیرش برخی ناهنجارهایی که در قالب هنر جلوه نمایی کرده است، از افتخارات اسلام عزیز است که در ذات خود سعادت انسان ها را وجهۀ همت قرار می دهد. تعابیری همچون «باید دین از سیاست جدا شود» (در تلویزیون استرالیا)، «در طول 31 سال گذشته حتی یک هفته یا یک روز هم احساس شادی نکردم» (در گفتگو با CNN) از مواضع دینی-سیاسی است که قابل توجیه نیست.

گرچه شجریان پس از برگشت به ایران از برخی مواضع فوق عدول کردند؛ ولی اولاً همین برگشت موضعی وی حاکی از بی مبنا و اساس بودن نگاه های دینی و سیاسی وی است ثانیاً حاشیه سازان این ایام باید مشخص کنند که سینه چاک کدام شجریان هستند؟ شجریانی که با رسانه های معاند مصاحبه کرده و مواضعی از اسلام و انقلاب را به چالش کشیده است و یا شجریانی که از آن مواضع عدول کرده است!!! و البته همراهی غافلانۀ! مرحوم شجریان با فتنه گران 88 و هتاکی نابخشودنی اش به بزرگان نظام - که گویا وی هرگز از این مواضع خویش اظهار ندامت نکرده است - از ابعاد سیاه «ماجرای شجریان» به حساب می آید که با هیچ پیشینۀ هنری قابل پوشش نیست.

?3. مرحوم شجریان و مسئله صدا و سیما
ساده ترین بُعد از ابعاد «ماجرای شجریان» به عدم پخش آوزاهای وی در شبکه های صدا و سیمای جمهوری اسلامی است. مسأله ای که عده ای در فضای مجازی آن را اصلی ترین بُعد حیات شجریان القاء کرده و توانستند با تبلیغات گسترده در این فضا عده ای را به خیابان کشیده و به همین بهونه شعارهایی را علیه نظام و صدا و سیما سر داده اند.

غافل از اینکه عدم پخش آوازهای شجریان درخواست رسمی وی از رئیس وقت صدا و سیما است؛ بطوری که خودش در مکاتبۀ 25-3-1388 (روز سوم فتنه آمریکا- انگلیسی 88) با رئیس صدا و سیما با تأکید می نویسد: «راضی به پخش آثار خود از صدا و سیما نیستم» و پخش آوازهای خویش را خلاف «حکم شرع و قانون» دانسته است.

?با توجه به نکات فوق، تفکیک ابعاد گوناگون «ماجرای شجریان» موجب آن خواهد شد که نه دلبستگان به هنرش، وی را از هرگونه خطا و انحراف تطهیر کنند و نه منتقدان ابعاد فکری و سیاسی اش، موفقیت های هنری وی را نادیده بگیرند.

✍صفدر الهی راد



 2 نظر

سلام صبحگاهی

06 مهر 1399 توسط سربازی از تبار سادات


به کدام روشنی
جز لبخند بی‌منّتت
گِره بزنیم روزمان را..!!

تا چشم کار می‌کند جای تــو خالی‌ست…?


?سـردار دلـهـا
#سپهبد_حاج‌قاسم_سلیمانی ?


?سلام ، صبـحتون شهـدایـی?

#اللهم_ارزقنا_شهادت?

??????????

 1 نظر

سن شهادت حضرت رقیه

02 مهر 1399 توسط سربازی از تبار سادات

مشهور این است که ایشان سه یا چهار بهار بیشتر به خود ندیده و در روزهای آغازین صفر سال 61 ه .ق، پرپر شده است.

یکی از کتاب‏های کهن که در زمینه حضرت رقیه مطالبی نقل نموده، کتاب اللهوف از سیدبن طاووس است. وی می‏ نویسد: «شب عاشورا که حضرت سیدالشهداء (علیه ‏السلام) اشعاری در بی وفایی دنیا می‏خواند، حضرت زینب (علیهاالسلام) سخنان ایشان را شنید و گریست. امام (علیه‏ السلام) او را به صبر دعوت کرد و فرمود: «خواهرم، ام کلثوم و تو ای زینب! تو ای رقیه و فاطمه و رباب! سخنم را در نظر دارید [و به یاد داشته باشید] هنگامی که من کشته شدم، برای من گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و سخنی ناروا مگویید [و خویشتن دار باشید.]

بعد از واقعه عاشورا دشمن تمام کسانی را که زنده مانده بودند ، اسیر کرد. میان این اسرا، یک دختر کوچک هم دیده می ‏شد. این دختر کوچک رقیه بود. رقیه دختر امام حسین علیهاالسلام که حالا بعد از شهادت پدرش به همراه عمه ‏اش زینب و اسرای دیگر به طرف شام می ‏رفت. از داخل خرابه های شام، صدای یک کودک به گوش می ‏رسید. تمام کسانی که در میان اسرا بودند، می ‏دانستند که این صدای رقیه دختر کوچک امام حسین است. رقیه از خواب بیدار شده بود و سراغ پدرش را می ‏گرفت. گویا خواب پدرش را دیده بود. در این حال یزید، دستور داد سر امام حسین علیه‏ السلام را به رقیه نشان بدهند. وقتی حضرت رقیه علیهاالسلام سر بریده پدرش امام حسین علیه‏ السلام را دید، با فریاد و ناله خودش را روی سر بریده پدرش انداخت و همان جا، از دنیا رفت. مرقد مطهر حضرت رقیه علیها السلام در سوریه نزدیک به قبر حضرت زینب علیها السلام است.

رقیه سلام الله علیها

 10 نظر

شهادت حضرت رقیه

02 مهر 1399 توسط سربازی از تبار سادات

 نظر دهید »

امان از شام

15 شهریور 1399 توسط سربازی از تبار سادات

✨﷽✨

?هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد علیه السلام…

✍از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:‌ سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام… امان از شام ! در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:

▪️1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند.

▪️2.سرهای شهداء را در میان هودج‌های زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگه‌داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند، و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم سُتوران قرار می‌گرفت.

▪️3.زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند.

▪️4.از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!»

▪️5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و …) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند . امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید.

▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت.

▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم…

?برگرفته از:‌‌ تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی

 8 نظر
  • 1
  • ...
  • 22
  • 23
  • 24
  • ...
  • 25
  • ...
  • 26
  • 27
  • 28
  • ...
  • 29
  • ...
  • 30
  • 31
  • 32
  • ...
  • 36
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

جستجو

وبلاگ های من

  • سربازی از تبار سادات

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • اخبار
  • بصیرتی
  • حدیث وروایت وسخن بزرگان
  • حکایات
  • داستان
  • دست نوشته
  • شهدا
  • عمومی
  • مناسبتی
  • کتاب

رتبه