خاطرات شهدا
06 تیر 1400 توسط سربازی از تبار سادات
#مثل_شهدا #یاد_یاران #سردار_رشید_اسلام #شهید_محمود_کاوه یکی از بچه ها به شوخی پتویش را پرت کرد طرفم . اسلحه از دوشم افتاد و خورد توی سر #کاوه . کم مانده بود سکته کنم سر #محمود شکسته بود و داشت #خون می آمد . با خودم گفتم : الان است که یک برخورد #ناجوری… بیشتر »