۶تیر
سالروز حفظ حضرت آقا برای نسل امروز
سالروز حفظ حضرت آقا برای نسل امروز
عامل واقعه هفتم تیر چه کسی بود؟
عامل انفجار هفتم تیر، فردی به نام محمدرضا کلاهی، دانشجوی رشته برق دانشگاه علم و صنعت بود که پس از پیروزی انقلاب به سازمان مجاهدین خلق پیوست و با حفظ این عضویت، ابتدا پاسدار کمیته انقلاب اسلامی خیابان پاستور شد و بعد با هدایت سازمان، به داخل حزب جمهوری اسلامی راه پیدا کرد. او در حزب ارتقاء یافت و مسوول دعوتها برای کنفرانسها و میزگردها و جلسات شد. ضمن آنکه مسوول حفاظت حزب نیز گردید.
او بمب را با کیف دستی خود به داخل جلسه حزب جمهوری اسلامی واقع در نزدیکی چهارراه سرچشمه تهران انتقال داد و دقایقی قبل از انفجار، از ساختمان حزب خارج شد. پس از انفجار نیز مدتی در منزل یکی از اعضای سازمان متبوع خود مخفی شد و نهایتا از طریق مرزهای غربی کشور به عراق منتقل گردید. او در عراق با یکی از اعضای سازمان ازدواج کرد. اما در ۱۳۷۰ در فهرست اعضای «مسئلهدار» سازمان قرار گرفت، در ۱۳۷۲ از سازمان جدا شد و در ۱۳۷۳ از عراق رهسپار آلمان گردید.
این حادثه شش روز پس از عزل بنی صدر از ریاست جمهوری صورت گرفت. سه روز قبل از وقوع این حادثه، محمد جواد قدیری، عضو کادر مرکزی سازمان مجاهدین خلق و طراح اصلی انفجار مسجد ابوذر که در آن آیت الله خامنه ای، امام جمعه وقت تهران مورد سوءقصد قرار گرفت، به دوستان خود با اطمینان خبر داده بود که «روز هفتم تیر» کار یکسره خواهد شد.
روزنامه کیهان فردای آن روز در گزارشی نوشت: «حدود ساعت ۲۱ دیشب دو بمب بسیار قوی در محل دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی منفجر شد که بر اثر شدت انفجار قسمت هایی از ساختمان فروریخت و موجب شهادت ده ها تن از مقامات مملکتی و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و چند تن از وزرا گردید.بیش از نیم ساعت از انفجار گذشته بود که دوان دوان خودم را به محل حادثه رساندم. صد ها نفر از مردم تهران خود در خیابان های اطراف دفتر مرکزی حزب اجتماع کرده بودند و آمبولانس ها بی امان در رفت و آمد بودند. وقتی به چند قدمی محل انفجار رسیدم امدادگران نخستین افرادی را که زیر آوار مانده بودند به آمبولانس ها انتقال داده بودند.
در شبانگاه ۷ تیر ۱۳۶۰ آیتالله سیدمحمد حسینی بهشتی، رییس وقت دیوان عالی کشور و بیش از ۷۰ نفر از مقامات و چهرههای برجسته سیاسی از جمله چهار وزیر، چند معاون وزیر، ۲۷ نماینده مجلس و جمعی از اعضای حزب جمهوری اسلامی در جریان انفجار مقر اصلی این حزب به شهادت رسیدند.
این حادثه شش روز پس از عزل بنیصدر از ریاستجمهوری صورت گرفت. سه روز قبل از وقوع این حادثه، محمد جواد قدیری، عضو کادر مرکزی سازمان مجاهدین خلق و طراح اصلی انفجار مسجد ابوذر که در آن آیتالله خامنهای، امام جمعه وقت تهران مورد سوءقصد قرار گرفت، به دوستان خود با اطمینان خبر داده بود که «روز هفتم تیر» کار یکسره خواهد شد.
روزنامه کیهان فردای آن روز در گزارشی نوشت: «حدود ساعت ۲۱ دیشب دو بمب بسیار قوی در محل دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی منفجر شد که بر اثر شدت انفجار قسمتهایی از ساختمان فروریخت و موجب شهادت دهها تن از مقامات مملکتی و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و چند تن از وزرا گردید.»
این روزنامه سپس ماجرای انفجار را به نقل از خبرنگار کشیک خود که نیم ساعت پس از انفجار به محل حادثه رسیده بود، چنین روایت کرده است: «بیش از نیم ساعت از انفجار گذشته بود که دواندوان خودم را به محل حادثه رساندم. صدها نفر از مردم تهران خود در خیابانهای اطراف دفتر مرکزی حزب اجتماع کرده بودند و آمبولانسها بیامان در رفت و آمد بودند. وقتی به چند قدمی محل انفجار رسیدم امدادگران نخستین افرادی را که زیر آوار مانده بودند به آمبولانسها انتقال داده بودند. سقف بتونی دفتر مرکزی حزب بر اثر انفجار فروریخته بود و دهها نفر در زیر آوار مدفون شده بودند.
اکثر مجروحین و شهدا که به آمبولانسها حمل میشدند غرق در خون بودند و به هیچ وجه شناخته نمیشدند. یکی از شاهدان عینی انفجار که شدیداً میگریست گفت: آقایان دکتر باهنر، نبوی، محمد هاشمی، میرسلیم و طاهری نماینده کازرون در مجلس شورای اسلامی چند لحظه قبل از انفجار بمب سالن را ترک کردند. در این لحظه بسیاری از مردم در جستجوی آیتالله بهشتی بودند و یکی از پاسداران گفت که آخرین بار ایشان و حجتالاسلام محمد منتظری را در مقابل سالن دیده است، لیکن نیم ساعت بعد گفته شد که شیخ محمد منتظری به شهادت رسیدهاند.»
روزنامه اطلاعات هم نوشت: «گزارش خبرنگاران از محل انفجار به نقل از شاهدان عینی حاکی است که احتمالا دو بمب بسیار قوی منفجر شده که صدای انفجار آن تا شعاع حداقل یک کیلومتر به وضوح شنیده شده است. این انفجار به هنگامی روی داده است که جلسه هفتگی حزب با حضور اعضای حزب، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و احتمالا چند تن از وزیران در این محل تشکیل شده بود. گزارش خبرنگاران در ساعت ۲۳ دیشب از مقابل دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی ایران حاکی بوده است که در زمان مخابره خبر ۲۰ مجروح به وسیله آمبولانس به بیمارستانهای مختلف تهران از جمله بیمارستان طرفه و سینا انتقال یافتند و از بیمارستان طرفه خبر رسید که تا آن ساعت ۸ شهید که پیکر آنها به کلی متلاشی شده را به این بیمارستان آوردهاند. یکی از این شهدا آقای طباطبایی نماینده مجلس بود اما هویت هفت نفر دیگر هنوز مشخص نشده است. خبرنگاران در گزارش خود اضافه کردهاند که در فاصله ساعتهای ۲۳ تا ۲۴ دیشب ۲۴ جسد را از زیر آوار خارج کردهاند.»
روزنامه اطلاعات همچنین خبر از آن داد که «حجتالاسلام هادی غفاری که از این حادثه جان سالم بدر برده بود به اتفاق چند تن از روحانیون کار امداد و نجات آسیبدیدگان را به عهده داشته است.» به نوشته این روزنامه، کسانی که به هنگام انفجار در حیاط ساختمان مرکزی حزب بودند گفتهاند این واقعه زمانی رخ داد که دکتر بهشتی در حال سخنرانی بود.
بعد از این واقعه، ابتدا از سرنوشت دکتر بهشتی اطلاعی در دست نبود و برخی امیدوار بودند نام وی در میان شهدا نباشد اما حوالی صبح ۸ تیر خبر رسید که وی نیز در میان شهداست. در پی واقعه انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی، از اولین ساعات صبح فردای آن روز عده زیادی از مردم در مقابل ساختمان انتقال خون در خیابان ویلای تهران اجتماع کردند تا با اهدای خون به مجروحین این حادثه یاری برسانند.
روزنامه اطلاعات در این باره نوشت که گزارشها حاکی است مجروحین احتیاج شدید به خون گروه «او» منفی دارند. حدود ساعت دو و نیم بامداد هشتم تیر بود که مشخص شد بمبها در سطل زباله نزدیک سن سالن اصلی حزب کار گذاشته شده بود.
?زیارت مجازی مزار مطهر شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی
?از اینجا به گلزار شهدای کرمان وارد شوید?
soleimany.ir/tour/
??
☑️حکم شرعی معاملات بورس
? آیتالله خامنهای: «بورس فی نفسه اشکال ندارد؛ ولی مهم این هست که باید معاملات در بورس نامشروع و خلاف قانون نباشد در غیر این صورت حرام است»
با ناله هایِ امشبِ “زهرا” چه میڪُنی؟
وقتی ڪه گفت: بر سرِ نِی ها چه میڪُنی
سرگرمِ روضه هایِ"شبِ جمعه ام” ولی
دل تنگِ “ڪربلا” شدنم را چه میڪُنی؟
بوےبهشٺ_خـدا
بوےحسین_اسٺ_و_بس❤️
شب_زیارتےارباب
یابن الحسن
خدا کند که رضایم فقط رضای تو باشد
هوای نفس نباشد فقط هوای تو باشد
خدا کند که گزارت فِتد به مَنظَر چشمم
که سجده گاه نمازم به خاک پای تو باشد
✨السلام علیک یا عین الله فی خلقه
#عاشقانهاےبھسبڪشُهَدا??
روزِ آماده شدن حلقههای ازدواجمون ،
گفت : « باید کمی منتظر بمونیم
تا آمـاده بشه !! »?
گفتم : «آمـاده است دیگه ،
منتظر موندن نـداره! »?
حلقههـا رو داده بود
تا ۲ حرف روش حک بشه “Z&A"?
اول اسم هردومون
روی هر دو حلقه حک شد!?
خیلی اهل ذوق بود ؛
سپرده بود که به حالت شکسته
حک بشه نه سـاده ؛
واقعاً از من هم که یه خانومم
بیشتر ذوق داشت . . .
✍راوی: خانم زهرا حسنوند(همسر شهید)
#شهید_امین_کریمی
#شهید_مدافع_حرم
????
حوادث تلخ
?بسیاری از مردم از بروز حوادث تلخ در زندگی خود ناراضیند.
در حالی که در سر يك سفره ممكن است هم ترشى و فلفل قرار دهند و هم شيرينى و مربّا؛ كودكان از شيرينى و حلواى سفره لذّت می برند، و فلفل و ترشى را بى مورد میدانند، امّا بزرگترها هر دو را در سفره لازم میدانند.
?حوادث تلخ نيز بركاتى دارد، از جمله:
1- توجّه انسان را به خدا بيشتر میكند. 2- انسان را سنجيده و استعدادهاى او را شكوفا میسازد. 3- كفّاره گناهان و لغزشهاى او میشود. 4- قدر نعمتها بيشتر شناخته میشود.
?انسانها در برابر حوادث سه گروهند: چنانكه كودك همين كه لب به فلفل و پياز و ترشى مىگذارد ناراحت میشود، نوجوان تحمّل میكند و والدين او پول میدهند و فلفل و ترشى را میخرند.
☘قرآن میفرمايد: گروهى همين كه دچار سختى میشوند، جيغ میزنند، «اذا مَسّه الشَرّ جَزوعا»(سوره معارج، آيه 20.) گروهى صبر میكنند، «و بَشِّر الصّابرين الّذين اذا أصابَتهم مُصيبة قالوا اِنّا لِلّه و اِنّا اليه راجِعون»(سوره بقره، 154 - 155.) و گروهى به استقبال سختیها مبروند. «و منهم مَن يَنتظر»(سوره احزاب، آيه 23.) كسانى نزد پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله میامدند تا آنان را به جهاد و جبهه جنگ اعزام كند، حضرت میفرمود: اسب و شمشير ندارم تا شما را مجهّز كنم آنان گريه میكردند كه چرا به جبهه نرفتند.
?از سختیها و حوادث تلخ میتوان با تدبير و صبر و استمداد از خداوند، بهترين استفاده را برد. همان گونه كه میتوان از ليموى ترش، شربت ليموناد ساخت.
?آرى، اگر انسان آشپز ماهرى باشد، حتى از پوست پرتقال هم مربّا درست میكند. امروزه حتى از زباله ها استفاده بهينه میكنند.
حضرت زينب عليها السلام با سخنرانى خود در كاخ ستمگران، از اسارت خود در كوفه و شام آن گونه استفاده كرد كه پايه هاى رژيم اموى را لرزاند.
☘در مسجد شام، امام سجاد عليه السلام بر بالاى منبر رفت و رژيم بنى اميه را به شدت استيضاح كرد. يزيد براى آن كه صداى امام را خاموش كند، به مؤذّن دستور داد كه با صداى بلند اذان بگويد تا شايد سخنرانى امام سجاد عليه السلام قطع شود، ولى امام عليه السلام از همين صحنه نيز استفاده كرد و جملات اذان را آن گونه تفسير كرد كه بر مسجد لرزه افتاد، بخصوص پس از گفتن «أشهد أنّ محمّداً رسول اللّه» فرمود: اى يزيد! اين محمّد جّد من است يا جّد تو؟! آيا اين اُسرا از نسل او نيستند؟
هنگامى كه امام كاظم عليه السلام را به زندان انفرادى بردند، فرمود: چه جاى خوبى براى عبادت است؟!
بسيارى از علما، كتابهاى خود را در شرايط سخت و در زندان و تبعيدگاهها نوشتهاند.
☘
??? رسانه باشید و این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.