سربازی از تبار سادات

جوانان باید در عرصه فضای مجازی جهادی وارد شوند.
  • خانه 
  • ورود 

تهمت

06 تیر 1400 توسط سربازی از تبار سادات

 2 نظر

دلتنگی

06 تیر 1400 توسط سربازی از تبار سادات

 نظر دهید »

اینجا ایران است

06 تیر 1400 توسط سربازی از تبار سادات


❇️ اینجا «جمهوری اسلامی» ایران است.
❇️ در «جمهوری اسلامی» رأی مردم حق الناس است.
.
❇️ تنها ۲.۲درصد،
یعنی یک‌میلیون و ۳۰۰هزار رای،
یعنی در هر صندوق فقط ۲۰رای،
می‌توانست مشارکت انتخابات را به بالای ۵۱درصد ببرد.
راحت‌ می‌شد، در هر صندوق ۲۰رای جعل و تقسیم کرد میان هر ۴کاندیدا!

❇️ اصلا می‌شد بنا به مصلحت و برای حفظ نظام! مشارکت را بالای ۵۰ درصد اعلام کرد و صدای این‌ ۴میلیون آرای باطله را درنیاورد! تا به استهزا کشیده نشود‌.
اما «جمهوری اسلامی» این‌چنین نکرد.
این «جمهوری اسلامی» هرچه هست، اهل تقلب نیست.

❇️ دولت «جمهوری اسلامی» حاضر است کاندیدای مخالف خود یعنی حسن روحانی را با یک‌درصد رأی بیشتر پیروز اعلام کند ولی در رأی مردم دست نبرد.

❇️ «جمهوری اسلامی» حاضر است مقبولیتش به زیر خط ۵۰درصد بیاید و سرزنش شود، آرای باطله‌اش به حدود ۴میلیون برسد و ناسزا بشنود، اما در رأی مردم دست نبرد و تقلب نکند.

❤️«جمهوری اسلامی» امانت‌دار است؛ حتی امانتدار آرای باطله.❤️

با افتخار می‌گوییم اینجا «جمهوری اسلامی» ایران است.???

 

 1 نظر

شهید الیاسی

06 تیر 1400 توسط سربازی از تبار سادات


دلنوشته ی دختر شـــــهید با پدر قهرمانش….

روز خداحافظی با تـو عهد بستم ڪه چنان باشم ڪه بگویند..

 نظر دهید »

خاطرات شهدا

06 تیر 1400 توسط سربازی از تبار سادات

#مثل_شهدا
#یاد_یاران

#سردار_رشید_اسلام
#شهید_محمود_کاوه

یکی از بچه ها به شوخی پتویش را پرت کرد طرفم .
اسلحه از دوشم افتاد و خورد توی سر #کاوه .
کم مانده بود سکته کنم
سر #محمود شکسته بود و داشت #خون می آمد .
با خودم گفتم : الان است که یک برخورد #ناجوری با من بکند .
چون خودم را بی #تقصیر می دانستم ، آماده شدم که اگر حرفی ، چیزی گفت ، جوابش را بدهم .
او یک #دستمال از تو جیبش در آورد ، گذاشت رو #زخم_سرش و بعد از سالن رفت بیرون .
این برخورد از #صد تا توگوشی برایم سخت تر بود .
در حالی که دلم می سوخت ، با ناراحتی گفتم : آخه یه #حرفی بزن
همانطور که #می_خندید گفت : مگه چی شده؟
گفتم : من زدم #سرت رو شکستم ، تو حتی #نگاه نکردی ببینی کار کی بوده
همان طور که #خونها را پاک می کرد ، گفت :
این جا کردستانه ، از این #خونها باید ریخته بشه ، این که چیزی نیست .
چنان مرا #شیفته خودش کرد که بعدها اگر می گفت #بمیر ، می مردم .

#روحش_شاد

 نظر دهید »

زنده نگهداشتن یادشهدا

06 تیر 1400 توسط سربازی از تبار سادات

 نظر دهید »

دعا

06 تیر 1400 توسط سربازی از تبار سادات

 نظر دهید »

صبح بخیر

06 تیر 1400 توسط سربازی از تبار سادات

.صبح بخیر دوست من!


امیدوارم امروز خدا قدرتی که نیاز داری رو بهت ببخشه


و عشقی که به دنبالش هستی در دلت بکاره


و شادی که آرزوشو داری روی لب هایت جاری کنه

 نظر دهید »

بخشش

05 تیر 1400 توسط سربازی از تبار سادات

 2 نظر

دلتنگی

05 تیر 1400 توسط سربازی از تبار سادات

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 37
  • 38
  • 39
  • ...
  • 40
  • ...
  • 41
  • 42
  • 43
  • ...
  • 44
  • ...
  • 45
  • 46
  • 47
  • ...
  • 160
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

جستجو

وبلاگ های من

  • سربازی از تبار سادات

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • اخبار
  • بصیرتی
  • حدیث وروایت وسخن بزرگان
  • حکایات
  • داستان
  • دست نوشته
  • شهدا
  • عمومی
  • مناسبتی
  • کتاب

رتبه