#به_قلم_خودم
.( اینکه چطور این عکس به دستم رسید داستانی دارد)
انقدر غرق دنیا و روزمرگی ها شده ایم که فراموش کرده ایم یک جهان دیگری وجود دارد.جاییکه برای ثانیه ثانیه ی عمرمان بایدپاسخگو باشیم.
باید جوابی داشته باشیم برای این همه غفلت!!!!!
نمازهایی که با سرعت هرچه تمام تر خواندیم!روزه هایی که با اکراه و غر زدن گرفتیم!حرفهای نسنجیده ای که دل دیگران را شکست و ما نفهمیدیم!قصوری که در انجام مسیولیت هایمان داشته ایم!
سرتان را درد نیاورم.فقط بیاید به خودمان بیاییم.به حساب خودمان برسیم قبل از انکه به حسابمان برسند.
با تمام کوتاهی هایمان بازهم نور امیدی برایمان سوسو می زند.ان نور همان توبه است.
خدای مهربانم خودش گفته یک قدم به سمت من بیا تا من چندین گام به سوی تو بیایم.
اما یادمان باشد همین توبه هم لیاقت میخواهد.چه انسان هایی که به امید توبه هرکاری کردند ولی افسوس که اجل این فرصت را از انها گرفت.
خوف و رجایی که می گویند همین هست.ترس از کیفر گناهان و امید به رحمت خداوند
امیدی که همراه با توبه و حلالیت طلبیدن از دیگران است
در قنوت نمازهای شبانه نام مراهم ببرید که سخت محتاج دعایم.