سربازی از تبار سادات

جوانان باید در عرصه فضای مجازی جهادی وارد شوند.
  • خانه 
  • ورود 

پذیرش حوزه

10 اردیبهشت 1399 توسط سربازی از تبار سادات

                                                                         هر -طلبه -یک -داوطلب

 نظر دهید »

ماه رمضان

10 اردیبهشت 1399 توسط سربازی از تبار سادات

 نظر دهید »

عارفانه

10 اردیبهشت 1399 توسط سربازی از تبار سادات

معرفی کتاب
کتاب “عارفانه” دربردارنده زندگینامه و خاطرات عارف شهید “احمدعلی نیری” است. در این کتاب مادر، دوستان، استادان و شاگردان این شهید بزرگوار به خاطره گویی از وی پرداخته و از خصوصیات نیک شهید نیری سخن گفته اند.

شهید احمدعلی نیری یکی از شاگردان خاص مرحوم آیت الله حق شناس بود؛ وقتی مردم دیدند که آیت الله حق شناس در مراسم ترحیم این شهید بزگوار حضور یافت و ابعادی از شخصیت او را برای مردم بیان کرد، تازه فهمیدند که چه گوهری از دست رفته است!
مرحوم آیت الله حق شناس درباره شهید نیری گفت: “در این تهران بگردید. ببینید کسی مانند این احمد آقا پیدا می شود یا نه؟”

 نظر دهید »

کتاب عارفانه

10 اردیبهشت 1399 توسط سربازی از تبار سادات

 نظر دهید »

کرونا

26 اسفند 1398 توسط سربازی از تبار سادات

 نظر دهید »

بصیرت

23 اسفند 1398 توسط سربازی از تبار سادات

 2 نظر

شایعه

23 اسفند 1398 توسط سربازی از تبار سادات

 نظر دهید »

شهدا

22 اسفند 1398 توسط سربازی از تبار سادات

کجایند آنان که در صحنه پیکار ، شمشیرهاشان را از غلاف بیرون کشیده ، هر گوشه از میدان نبرد را دسته دسته و صف به صف فرا می گرفتند ؟ آنان جوانمردانی بودند که در پایان هر مصاف از بقاء زندگانی بازگشته از کارزار سپاه خود ، شادمان نمی شدند و از بابت مرگ سرخ کشتگانشان از کسی تسلیت نمی خواستند ، چشمانشان از شدت گریه خوف بر درگاه جلال ربویی به سفیدی گراییده ، شکم هاشان بر اثر روزه داری لاغر گشته و پوست لبانشان بر اثر مداومت بر دعا و ذکر حق خشکیده. رنگ رخسارشان از فرط شب بیداری زرد گشته و غبار فروتنی و تواضع چهرهاشان را پوشانده آنان برداران من هستند که از این سرای فانی سفر می کنند پس سزاوار است که تشنه دیدارشان باشیم و از اندوه فراقشان انگشت حسرت بر لب بگزیم . امیرالمومنین علی (ع) - نهج البلاغه - کلام 120

 نظر دهید »

شهدا

22 اسفند 1398 توسط سربازی از تبار سادات

 نظر دهید »

دلنوشته

20 اسفند 1398 توسط سربازی از تبار سادات

زینب! برخیز
زینب! برخیز که هنوز، کاروان کربلا چشم به دستان نوازشگر تو دوخته است .
برخیز! که هنوز این خاک سوخته، خنکای نسیم نگاه تو را فریاد می‏زند … و این صحرای تشنه، محتاج شبنمی از چشمان‏توست که به گل نشیند .
هنوز بر فراز بلندای نیزه‏ها، نام مقدس تو، فریاد می‏شود و پیکرهای خون آلود، قیام تو را چشم انتظارند …
هنوز گهواره کودکان، تلنگر دستان تو را می‏طلبد و گلدسته‏ها اذان یاد تو را زمزمه می‏کند .
هنوز پشت همه پندارهای سرخ، پشت همه زمان‏های کبود، پشت همه پیشانی‏های شکسته، پشت همه زخم‏های شکوفا، خیال تو می‏وزد و هنوز زمین پس از سال‏ها، معجزه‏ی پیامبر گونه‏ات را در شام فراموش نکرده است …

 

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 149
  • 150
  • 151
  • 152
  • 153
  • 154
  • ...
  • 155
  • ...
  • 156
  • 157
  • 158
  • 159
  • 160
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

جستجو

وبلاگ های من

  • سربازی از تبار سادات

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • اخبار
  • بصیرتی
  • حدیث وروایت وسخن بزرگان
  • حکایات
  • داستان
  • دست نوشته
  • شهدا
  • عمومی
  • مناسبتی
  • کتاب

رتبه