سربازی از تبار سادات

جوانان باید در عرصه فضای مجازی جهادی وارد شوند.
  • خانه 
  • ورود 

بزرگداشت خیام

29 اردیبهشت 1399 توسط سربازی از تبار سادات

 نظر دهید »

داستان توبه نصوح

29 اردیبهشت 1399 توسط سربازی از تبار سادات

نصوح مردی بود با هیئت و قیافه‌ی زنانه. او در حمام‌های زنان به کار مشغول بود و بخصوص دختر شاه را دلاکی می‌کرد و کسی هم به جنسیت حقیقی او پی نبرده بود. او سالیان متمادی بر این کار بود و از این راه هم امرار معاش می‌کرد و هم ارضای شهوت. گرچه چندین بار به حکم وجدان توبه کرده بود اما هر بار اخگر شهوت، او را به کام خود اندر می‌ساخت. روزی نصوح برای رهایی از این فعل قبیح نزد عارفی ربانی رفت و به او گفت مرا نیز دعا کن. آن عارف که مردی روشن‌بین بود، بی‌آنکه خواسته‌ی او را بپرسد دریافت که مشکل او چیست. به عبارت دیگر ضمیر او را خواند، ولی چیزی به رویش نیاورد. فقط تبسمی کرد و گفت إن شاالله توبه نصیبت می‌شود.

دعای آن عارف به اجابت رسید و اسباب توبه‌ی نصوح بدین صورت فراهم شد:

 

روزی نصوح طبق روال همیشگی در حمام زنانه مشغول کار بود که ناگهان قیل و قالی بلند شد و در آن میان زنی جار زد که یکی از مرواریدهای گوشواره‌ی دختر شاه گم شده است. در حمام را ببندید و نگذارید کسی خارج شود تا جامه و بقچه‌ی حاضران وارسی شود.

بقچه‌ها را روی زمین ولو کردند و جامه‌ها را بدقت گشتند اما از دانه مروارید خبری نشد. ناچار گفتند همه باید کاملاً برهنه شوند و یکی یکی مورد بازدید قرار گیرند. نصوح با شنیدن این حرف بکلی خود را باخت و افتان به خلوت حمام رفت و در حالی که بدنش مثل بید می‌لرزید با تمام وجود و با دلی شکسته خدا را طلبید و گفت: خداوندا گرچه بارها توبه‌ام بشکستم، اما تو را به مقام ستاریتت این بار نیز فعل قبیحم بپوشان تا زین پس گرد هیچ گناهی نگردم.

نصوح آنقدر خدایا خدایا کرد که در و دیوار نیز با او همنوا شدند. در این اثنا نوبت وارسی نصوح رسید. زنی نام او را صدا زد. اما همینکه او نام خود را شنید از ترس، بند دلش پاره شد و بر کف حمام افتاد و از هوش رفت. در این فاصله زنی جار زد که مژده مژده مروارید پیدا شد. ناگهان در حمام ولوله‌ای افتاد. زنان دستک‌زنان شادمانی خود را از یافته‌شدن مروارید اعلام کردند. و نصوح نیز در فضایی آکنده از شادمانی به هوش آمد و دید که خطر از کنار گوشش گذشته است. زنانی که بدو ظنین بودند نزدش آمدند و عذرها خواستند. او در این واقعه عیاناً لطف و عنایت ربانی را مشاهده کرد. این بود که بر توبه‌اش ثابت‌قدم ماند و فوراً از آن کار کناره گرفت. چند روزی از غیبت او در حمام سپری نشده بود که دختر شاه او را به کار در حمام زنانه دعوت کرد، ولی نصوح جواب داد که دستم علیل شده و قادر به دلاکی و مشت و مال نیستم، و دیگر هم نرفت.( مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بیت 2228 به بعد)

.tebyan.net/

 نظر دهید »

سه رکن توبه

29 اردیبهشت 1399 توسط سربازی از تبار سادات

 نظر دهید »

توبه

29 اردیبهشت 1399 توسط سربازی از تبار سادات

 نظر دهید »

توضیحات خانم مولانوری

29 اردیبهشت 1399 توسط سربازی از تبار سادات

به گزارش خبرنگار حوزه سیاسیون  گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان؛  شهیندخت مولاوردی دستیار ویژه رئیس‌جمهور در امور حقوق شهروندی در پاسخ به واکنش رسانه‌ها و کاربران فضای مجازی در خصوص لایک پست صفحه شخصی مسیح علینژاد ساعاتی پیش در اینستاگرامش پستی منتشر کرد.

متن پست اینستاگرامی مولاوردی به شرح زیر است:

اصولا نه عادت و نه وقت دارم که پستها و کامنتها را در فضای مجازی لایک کنم. این روزها که زیر آتشبار شدید و هماهنگ امپراطوری رسانه های خاص به بهانه یک مصاحبه قرار دارم و تا جایی که دستشان رسیده با نبش قبر و بازنشر ادعاهای خلاف واقع و کذب زیرخاکی آتش تهیه را فراهم کرده اند، به مثابه«از در و دیوار و زمین و زمان باریدن»، یک لایک هم مزید بر علت شده و برگ دیگری بر پرونده سنگین اتهاماتم افزوده است! اما داستان از این قرار است که اخیرا در جریان یکی از سفرهای زمینی فراغتی حاصل شد تا در شبکه های اجتماعی چرخی بزنم و بر صفحات مرتبط با حوزه کاری ام مروری داشته باشم؛ فرصتی که در ایام کاری و روزهای اداری کمتر دست می دهد، غافل از آنکه به هنگام رد کردن صفحات با دست و صرفا با تماس انگشت، ناخواسته بعضا منجر به لایک شده است بدون آنکه خود متوجه آن شده باشم. بعد از رسانه ای شدن موضوع با رصدی که انجام دادم دیدم بدین ترتیب این اتفاق حتی برای چند کامنت علیه خودم نیز تکرار شده است!

در این وانفسا که از هر طرف تیری به سویت روان است و از بازنشر ویدیوی استاد رائفی پور(که نمی دانم استاد اسم کوچکش است یا در این سن و سال لقبش!)که به نقل از خانم دکتر! روح افزا به دادن اطلاعات زنان سرپرست خانوار به آژانس های سازمان ملل متهمت می کند و خائنت می خواند، گرفته[که ای کاش چنین بانک اطلاعاتی جامعی که همه در به در به دنبال آن بودند و هستند، در کشور ما برای برنامه ریزی های واقع بینانه وجود خارجی داشت!]، تا اظهار نظر های عناصر بی نام و نشان و رپرتاژ آگهی هایی که یکی پس از دیگری منتشر می شود، ماجرای این لایک هم به قول قدیمیها یک بدبیاری محض است که این دفعه واقعا با دست خودت!رخ داده است و حالا حالاها هم قرار نیست دست از سرت بردارد.
با خودم فکر می کنم اگر هر روز صبحم‌ را با ذکر«و مکروا و مکرالله و الله خیر الماکرین»، شروع نمی کردم چه بلاهایی سرم می آمد…

 نظر دهید »

لایک کردن پست مسیح پولی نژاد توسط خانم مولانوری

29 اردیبهشت 1399 توسط سربازی از تبار سادات

 نظر دهید »

نکات کلیدی جزء24

29 اردیبهشت 1399 توسط سربازی از تبار سادات

رفتار عجیبی که منکران قیامت دارند

 

وَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالاَْخِرَةِ وَ إِذَا ذُكِرَ الَّذِینَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ(45- زمر)

هنگامى كه خدا به یگانگى یاد مى‏شود دل‏هاى كسانى كه به آخرت ایمان ندارند گرفتار نفرت مى‏شود و هنگامى كه یاد غیر خدا مى‏شود، شادمان مى‏گردند.

 


گاه انسان چنان به زشتی ها خو مى‏گیرد و از پاكی ها بیگانه مى‏شود كه از شنیدن نام حق ناراحت و از شنیدن باطل مسرور و شاد مى‏گردد، در برابر خداوندى كه آفریننده عالم هستى است سر تعظیم فرود نمى‏آورد، اما در برابر قطعه سنگ و چوبى كه خود ساخته و یا انسان و موجوداتى همانند خود زانو مى‏زند و تعظیم مى‏كند

 

آیه گزارشی از رفتار کسانی است که ایمانی به آخرت ندارند و زندگی را خلاصه در همین چند روزه دنیا می دانند و بس. این عده کسانی اند که وقتی در پیش آنها سخن از خدا و دین و احکام و معارف آن شود چندششان شده و حالت تنفر سراسر وجودشان را می گیرد و اگر با آنها سخن از دنیا و راههای ارضای خواسته های نفس گفته شد فورا شادمان گشته و سرور و خوشحالی وجودشان را در بر می گیرد.

www.quranpuyan.com

 3 نظر

دعای روز24رمضان

29 اردیبهشت 1399 توسط سربازی از تبار سادات

 نظر دهید »

کتاب ماجرای فکری آوینی

28 اردیبهشت 1399 توسط سربازی از تبار سادات

ماجرای فکر آوینی» کتابی است با موضوع گفتارهایی در شناخت تفکر بنیادین شهید سیدمرتضی آوینی به قلم وحید یامین پور. این کتاب را نشر معارف منتشر کرده است.

معرفی کتاب


«زمان آگاهی»، «خودآگاهی تاریخی» و «وقت شناسی» امتیاز اهل حکمت و فضیلت از دیگرانی است که گرفتار عادات روزمره شده اند. اهل حکمت و فضیلت، به «وقت» که همانا باطن زمان است، وقوف پیدا می کنند و مختصات تاریخی و تمدنی خود و ماهیت حقیقی رخدادهای پیرامون خود را بهتر از هر کسی باز می شناسند؛ آنگاه حکمت از زبان و قلم آنها می تراود و «معلم» دیگران می شوند.

سید مرتضی آوینی، حکیم هنرمندی بود که بی شک مقام او، مقام «معلم» است. معلم اندیشه ها و سلوک فکری و فرهنگی کسانی که در ساحت انقلاب اسلامی راه می پیمایند.

مخاطبان اصلی درس گفتارهای مندرج در این کتاب جوانانی هستند که در آغاز راه مطالعات فرهنگی و تمدنی هستند و غالبا دغدغه این را دارند که فهم و تحلیل رخدادها و تحولات سیاسی، تاریخی و تمدنی را از چه نقطه ای باید آغاز کنند. منظومه فکر آوینی، چه در بعد تفکر انتقادی قدرتمندش و چه افق گشایی هوشمندانه اش از آینده، همیشه یکی از بهترین پیشنهادها برای پویندگان این راه است.

 نظر دهید »

کتاب ماجرای فکری آوینی

28 اردیبهشت 1399 توسط سربازی از تبار سادات

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 140
  • 141
  • 142
  • ...
  • 143
  • ...
  • 144
  • 145
  • 146
  • ...
  • 147
  • ...
  • 148
  • 149
  • 150
  • ...
  • 160
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

جستجو

وبلاگ های من

  • سربازی از تبار سادات

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • اخبار
  • بصیرتی
  • حدیث وروایت وسخن بزرگان
  • حکایات
  • داستان
  • دست نوشته
  • شهدا
  • عمومی
  • مناسبتی
  • کتاب

رتبه